نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
در
معبدي که پاکان از شرم آب گشتند
ما را نخواست غفلت تر دامن وضوئي
چون شمع تا رسيديم
در
بزمگاه قسمت
ياران نشاط بردند ما داغ شعله خوئي
کاش
در
کنج عدم بي دردسر مي سوختم
همچو شمعم کرد راه مرگ روشن زندگي
فرصت آوارگي هم يک دو گردش بيش نيست
تا بکي دارد چو سنگت
در
فلاخن زندگي
تا کجا همکسوت طاوس خواهي زيستن
بيخبر
در
آبت افگنده است روغن زندگي
دام عجزي
در
کمين سرکشي خوابيده است
ميکشد انجام ني از بور يا افتادگي
غوطه زن
در
ناز اگر با عجز داري نسبتي
بر سراپاي تو مي بندد حنا افتادگي
غوطه زن
در
ناز اگر با عجز داري نسبتي
بر سراپاي تو مي بندد حنا افتادگي
با خرد گفتم چه باشد جوهر فقر و غنا
گفت
در
هر صورتي نام خدا افتادگي
بذوق دل نفسي طوف خويش کن (بيدل)
تو کعبه
در
بغلي جابجا چه ميجوئي
بعزم بسملم تيغ که دارد ميل عرياني
که
در
خونم قيامت ميکند ناز گل افشاني
در
آن محفل که بود آينه ام گلچين ديدارش
ادب ميخواست بندد چشم من نگذاشت حيراني
ورق گرداني بيتابيم فرصت نميخواهد
سحر
در
جيب دارم چون چراغ چشم قرباني
در
آنمحضر که بالد کلک رنگ آميزي يادت
نفس با ناله جوشد تا کشد بهزاد خاموشي
بدل گفتم درين مکتب که دارد درس جمعيت
نفس
در
سرمه خوابانيده گفت استاد خاموشي
عرق بر عارضت هر جا بساط شبنم آرايد
نگه
در
خانه خورشيد با اختر کند بازي
قلم هرگه بوصف نيش مژگان تو پردازد
چو خون جسته مضمون
در
رگ نشتر کند بازي
بهر واماندگي سعي ضعيفان
در
نمي ماند
فسردن مي شود پرواز رنگ از بي پروبالي
بغير وهم که
در
درسگاه فطرت نيست
منت بهيچ قسم ميدهم چه فهميدي
در
فکر خودم معني او جهره گشا شد
خورشيد برون ريختم از ذره شگافي
خون ناشده ره
در
دل ظالم نتوان برد
جز آب که ديده است زشمشير غلافي
بوحشت برنمي آيم زفکر چشم جادوئي
چو رم دارم وطن
در
سايه مژگان آهوئي
سر تسليم ميدزدم ببالين پر عنقا
چه سازم
در
خم نه چرخ پيدا نيست زانوئي
دو عالم معني آشفته حالي
در
گره دارم
دل افسرده ام مهريست بر طومار گيسوئي
برنگي ناتوانم
در
تمناي ميان او
که گرداند عيان ما ننگ تصويريم سر موئي
صفحه قبل
1
...
1877
1878
1879
1880
1881
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن