167906 مورد در 0.37 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • صفات حمد تو در ابتداي مصحف مجد
    مثال نعت تو در انتهاي دفتر جود
  • تا عروس روزگار اندر شبستان سپهر
    در حرير ابيض و در شعر اسود مي رود
  • برخاست چرخ در طلب کبرياء تو
    مي بودش اين گمان که بدو در توان رسيد
  • نقد وجود چرخ عيار از در تو برد
    چون در علو به کارگه امتحان رسيد
  • سي سال در طريق تحير دلم بتاخت
    اکنون ز خدمت در تو بر کران رسيد
  • در همه شغلي چون صبر شتابش اندک
    در همه کاري چون حلم درنگش بسيار
  • چرخ را با شرفش سنگ فتد در موزه
    کوه را با سخطش کيک فتد در شلوار
  • باد در موقف حکم تو وزد وقت نفاذ
    خاک در سايه حلم تو بود گاه وقار
  • هرکجا منع تو بگشاد در چون و چرا
    بر در خانه تقدير توان زد مسمار
  • دامن عمر تو از گرد اجل در عصمت
    پايه جاه تو زاسيب فلک در زنهار
  • مهر تو دوستان را در دل شکفته گل
    کين تو دشمنان را در جهان شکسته خار
  • هم غور احتياط ترا دهر در جوال
    هم اوج بارگاه ترا چرخ در جوار
  • اين چو پيکان بشارت بر، شتابان در هوا
    وان چو پيلان جواهرکش خرامان در قطار
  • در پناه درگه اقبال و بام قدرتست
    هفت کوکب در مسير و نه سپهر اندر مدار
  • گر شود در سنگ پنهان دشمنت همچون کشف
    ور شود در خاک متواري حسودت همچو مار
  • در ببستم بدو زنجير هم از اول شب
    پشت کردم سوي در روي به سوي ديوار
  • چون اژدهاي نيزه بپيچيد در کفش
    در دست خصم نيزه عصا کرد روزگار
  • اي در هنر مقدم اعيان روزگار
    در نظم و نثر اخطل وحسان روزگار
  • نامانده چو تو اختر در برج شاعري
    نابوده چون تو گوهر در کان روزگار
  • تو گرم کرده اسب به نظاره گاه عيد
    عيد تو در وثاق نشسته در انتظار
  • ليکن ز شرم آنکه درين هفته بيشتر
    شب در شراب بوده ام و روز در خمار
  • از سير کلک تو همه آفاق در سکون
    وز سد حزم تو همه آفاق در حصار
  • قهر تو گر طلايه به دريا کشد شود
    در در صميم حلق صدف دانه انار
  • اي قضا بر در تو جويان جاه
    وي قدر بر در تو خواهان بار
  • سالها بودم در باغ و نديدم رخ شهر
    تو که دوش آمدي امروز شدي در بازار