نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
در
بياباني که مي بالد رم ديوانه ام
ميکنند از نقش پا مقراض وحشت آهوان
رنگ مي بازد سراپايم بيک پرواز دل
در
نسيم بال بلبل دارد اين گلشن خزان
پاس دل تا چند دارد کس درين آشوبگاه
شيشه
در
باريم و بر کهسار بايد تاختن
موج ما تا گوهر دل ره بآساني نبرد
در
پي اين آبله بسيار بايد تاختن
در
کوچه بيباکي هر طبع غباريست
کس مصلح کس نيست تو بر خود عسسي کن
از سر کويت غبارم برده اند اما هنوز
ميطپد هر ذره
در
ياد طپيدن هاي من
کاش بوامي از عرق حق وفا ادا شود
نم نگذاشت
در
جبين گريه شرمسار من
کدام ذره که خورشيد نيست
در
بغلش
هزار آينه دارد حقيقت خود بين
ندارد موج جز طومار رمز بحر واکردن
توان سير دو عالم
در
شکست رنگ ما کردن
هوس فرسوده بوي کف پائيست اجزايم
وطن ميبايدم
در
سايه برگ حنا کردن
بآرميدگي وضع خويش مي نازيم
چو آب آينه
در
جلوه کرده ايم وطن
تا زنم انفعال صورتي آرم بعرض
دام نکرد از حباب آينه
در
پاي من
ضعف بصد دشت و
در
ميکشدم سايه وار
تا بکجايم برد لغزش بي پاي من
چند نفس خون کنم تا بخود افسون کنم
سوختم و وانشد
در
دل من جاي من
ساغر کش اين ميکده مخموري راز است
خميازه مهيا کن و بر حلقه
در
زن
در
ملک هوس رفع خمار است جنون هم
گر دست بجامت نرسد دست بسر زن
نمود از اعتبار باطل اکرام حق آگاهت
سراب وهم گو
در
چشم مغروران سياهي کن
تأمل شبهه ايجاد است
در
اسرار يکتائي
زوهم ظاهر و مظهر بر اسير کماهي کن
کراست جرأت رفتار
در
ادبگه عجز
مگر برنگ دهد باغبان گرديدن
مقيم الفت کنج دليم ليک چسود
که
در
پي تو زما پيش رفته است وطن
چو لاله از دل افسرده تا بکي (بيدل)
چراغ کشته توان داشت
در
ته دامن
گوش کس قابل نواي درد نتوان يافتن
عندليب ما کنون
در
بوي گل گيرد فغان
حرص تا چشمي دهد آب از حضور عافيت
در
دم شمشير مي باشد رگ خواب گران
عمرها شد (بيدل) از بيچارگي پر ميزنم
چون نفس
در
دام يکعالم دل نامهربان
عجز ما جولانگر تدبير نتوان يافتن
پاي جهد سايه جز
در
قير نتوان يافتن
صفحه قبل
1
...
1864
1865
1866
1867
1868
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن