نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
کاملان
در
خاکساري قدر پيدا ميکنند
چون عيار رنگ زر کز خاک ميگردد فزون
تجلي از دل هر ذره شور چشمکي دارد
گره
در
کار بينائي ميفگن ديده ئي واکن
محيط بي نيازي
در
کنار عجز ميجوشد
تو اي موج از شکست خويش غواصي مهيا کن
بفکر نيستي خون خوردن و چيزي نفهميدن
سري دزديده ئي
در
جيب حل اين معما کن
برنگ شمع دارم رفتني
در
پيش ازين محفل
بپا جهدي که نتوانم بمژگان ميتوان کردن
ادبگاه محبت گر نباشد
در
نظر (بيدل)
زشور دل دو عالم يک نمکدان ميتوان کردن
اي اثرهاي خرامت چشم حيران
در
کمين
هر کجا پا مي نهي آينه مي بوسد زمين
عالمي
در
سايه ميجويد پناه از آفتاب
گر عيار مهرگيري نيست بي آثار کين
لذت دنيا نميسازد بکام عافيت
عالمي خفته است
در
نيش از هواي انگبين
اي بعشرت متهم سامان درد سر مکن
صاف و دردي نيست اينجا وهم
در
ساغر مکن
تا تواني
در
کمين زحمت دلها مباش
همچو سيل از خاک اين ويرانها سر بر مکن
لب گشودن کشتي عمرت بطوفان ميدهد
در
چنين بحر بلاي خامشي لنگر مکن
انديشه ئي که
در
چه خيال اوفتاده ئي
مجبور مرگ و دعوي مختار زيستن
در
بارگاه يأس ادب اختراع ماست
بيخوابي و بسايه ديوار زيستن
ما راز فرق تا بقدم
در
حنا گرفت
رنگ بهار عالم بيکار زيستن
بيدوست عمرهاست
در
آتش نشسته ايم
باين تعب نبود سزاوار زيستن
آخر بمرگ زاغ و زغن کشته خلق را
در
جستجوي لقمه مردار زيستن
طبع فضول غره پرواز خودسريست
بشکر چو رنگ
در
خود و اظهار پرمکن
در
بي بضاعتان تنک مايه هوس
خود را بناز کيسه پريها سمر مکن
تا لکنت تکلم کس
در
خيال توست
شعريکه سکنه داشته باشد زبر مکن
در
مجمع حضور تو تا آدم کليست
گر سر بخاردت که بناخن نظر مکن
ميناي اختراع اهانت بطاق نه
در
پيش شخص لنگ ره بام سر مکن
(بيدل) بس است اينقدر اندرز عافيت
در
مجلسي که شرم نباشد گذر مکن
اي رنگ طرب تاخته خون
در
طبقي کن
تاشام غمت شمع فروزد شفقي کن
چون کاغذ سوزن زده
در
عرصه آفات
رو سينه بناوک ده و سامان زره کن
صفحه قبل
1
...
1855
1856
1857
1858
1859
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن