نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
زصفر است
در
دست تحقيق جامم
حساب جنون بر خرد ميفزايم
نيست
در
ميدان عبرت باکي از نيک و بدم
صاحب خفتان شرمم عيب پوش چلقدم
تنگي ميدان هوشم کرد محکوم جهات
زندگي
در
بيخودي گر جمع کردم بيحدم
خاکسار عشق را پامال نتوان يافتن
پرتو خورشيد بر سرهاست
در
زير قدم
(بيدل) از ترک هوس موج کهر افسرده نيست
پشتي بنياد اقباليست
در
دست ردم
با نگاه ديده قربانيانم توامي است
بي نفس عمريست خود را
در
کفن ميپرورم
سايه وار آسودگيهايم همان آوارگيست
تيره روزم شام غربت
در
وطن ميپروم
پيرم و شرمم نمي آيد زافسون امل
عبرتي
در
سايه نخل کهن ميپرورم
بسته اتم دلرا بياد چين گيسوي کسي
در
دماغ نافه ئي فکرختن ميپرورم
(بيدل) اين رنگي که عرياني زسازش کم نبود
در
قياس ناز آن گل پيرهن ميپرورم
در
ضبط عيش جرأت خميازه ات رساست
ميدان کشيدن رگ ساز گسسته ام
غير از دل سنگين تو
در
دامن اين کوه
يک سنگ نديدم که ننالد زفغانم
موج گهر از دوري دريا بکه نالد
فرياد که
در
کام شکستند زبانم
چون پير شدم رستم از آفات تعين
در
قد دو تا بود نهان خط امانم
(بيدل) نکند موج گهر شوخي جولان
در
سکته شکسته است قدم شعر روانم
واکرد صبح آهي بر دل
در
تبسم
تا آسمان فشاندم بال و پر تبسم
گر حسن
در
خور ناز عرض بهار دارد
من هم بقدر حيرت دارم سر تبسم
تا چشم باز کردم صد زخم ساز کردم
در
حيرتم چو ميخواند افسونگر تبسم
ناخني
در
پرده طاقت نمي يابم چو شمع
ميزنم آتش بخود تا رفع خارپا کنم
ميشود
در
انتظارت اشک و ميريزد بخاک
حسرت چندي که من با خون دل يکجا کنم
حيرت از ايام وصلم فرصت يادي نداد
کز بهار رفته رنگي
در
خيال انشا کنم
عمر من چون شعله تصوير
در
حيرت گذشت
بخت کو تا يکشرر راه طپيدن واکنم
شوخي امواج آغوش وداع گوهر است
عالمي سازم تهي تا
در
دل خود جا کنم
در
تخيل ساقي اين بزم ساغر چيده است
تا بکي بينم پر طاوس و مستها کنم
هوس مگمار
در
احکام اعمال الم حاصل
حصول سکه دل کو طلا و مس درم کردم
صفحه قبل
1
...
1851
1852
1853
1854
1855
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن