نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
نفس خون شده
در
خلوت دل بار نيافت
محرم رازم و بيرون درت ميگردم
در
ميان هيچ نمي يابم ازين مجمع وهم
ليک بر هر چه بپيچم کمرت ميگردم
وصل بيتاب پيام است چه سازم يارب
پيش خود
در
همه جا نامه برت ميگردم
چه سودا
در
سر مجنون دماغم آشيان دارد
که چون ابر آب گرديدن ببرد آشفتن گردم
غبار توام آشفتن آنطره مي بالد
همه گر
در
عدم باشم نخواهي يافتن فردم
چو شمعم غيرت نامحرميها کاش بگدازد
که من هر چند سر
در
جيب ميتازم برون گردم
غباري هم زمن پيدانشد
در
عرصه امکان
جهان آينه و من مرده يک آه تأثيرم
دم عيسي سحر
در
آستين کلک نقاشي
که پرواز نفس دارد ببادش رنگ تصويرم
فناي جسم ميگويند حشري
در
کمين دارد
خجالت مزد ناکامي بمردن هم نمي ميرم
مگر بر هم توانم زد صف جمعيت رنگي
برنگ شمع يکسر تيغم و باخويش
در
جنگم
زخلق بيمروت بسکه ديدم سخت روئيها
نگه
در
ديده نتوان يافت ممتاز از رگ سنگم
وحدت از ياد دوئي اندوه کثرت ميکند
در
وطن زانديشه غربت وطن گم کرده ام
گر عدم حايل نباشد زندگي موهوم نيست
عالمي را
در
خيال آندهن گم کرده ام
شوخي پرواز من رنگ بهار نازکيست
چون پر طاوس خود را
در
چمن گم کرده ام
چه لازم تهمت آلود حناي بيغمي بودن
اگر مطلوب آرامست دارد پاي
در
گل هم
مباد افسردني دامان جولان طلب گيرد
درين وادي بپا منشين که
در
راه است منزل هم
در
آن بساط که کهسار ناله پرداز است
غبار ماست هوس مرده اميد نسيم
خلق
در
دير و حرم تگ زد و من
دل آسوده زيارت کردم
حيا هم
در
بهارستان شوخي عالمي دارد
عرق را مايه عرض تجمل ميکند شبنم
زسامان عرق (بيدل) خطش حسن دگر دارد
گهر
در
رشته موج رگ گل ميکند شبنم
بچندين ناز خونم ميچکد
در
پرده حسرت
تغافل بسملم يعني شهيد تيغ ابرويم
ندارم از هجوم ناتواني رنگ گرداندن
برنگ سايه گر آتش نهي
در
زير پهلويم
بياض نسخه ديگر نيامد
در
کفم (بيدل)
درين مکتب تحير خوان خط دستي خويشم
نواهاي بساط دهر نذر ناشنيدنها
بشور اضطراب دل که سيما بيست
در
گوشم
چه حسرتها که
در
خاکسترم خون ميخورد (بيدل)
سپند شوقم و از ناله خالي گشته آغوشم
صفحه قبل
1
...
1850
1851
1852
1853
1854
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن