نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
خم تسليم زدوشم چو فلک نتوان برد
عمرها شد که
در
اين بزم سبو مي آرم
جهتي نيست که
در
عالم دل نتوان يافت
سوي خودروي نياز از همه سو مي آرم
زکجا نواي هستي
در
انفعال واکرد
که هزار دست حاجت چو گدا بلند کردم
بيش از آنست
در
آينه من مايه نور
که بهر ذره دو خورشيد نمائيم تقسيم
در
بهاري که منش غنچه تمکين بندم
وضع شبنم نکشد تهمت اجزاي نسيم
شوقم آندم که پرافشاند بصحراي عقول
گشت يک عالم ارواح
در
انديشه جسيم
فطرتم ريخت برون شور وجوب و امکان
ايندو تمثال
در
آينه من بود مقيم
پيش از ايجاد باميد ظهور احمد
داشت نور احدم
در
کنف حلقه ميم
حلقه ام کرد سجود
در
يکتائي خويش
حيرت آورد بهم دايره علم و عليم
هم کنار گوهر آسود است موج
در
بر آرام خوابيده است رم
امتحان گر سنگ و گل بر هم زند
فرق معدوم است
در
دير و حرم
مي پرست ايجادم نشه ازل دام
همچو دانه انگور شيشه
در
بغل دارم
از گداز رنگ طاقت برنمي آيم چو شمع
گردش چشم که
در
خون ميزند پيمانه ام
عشق
در
انجام الفت حسن پيدا ميکند
شمع مي آيد برون از سوختن پروانه ام
تخم اشکي چند
در
چاک جگر افشانده ايم
نيست جنس شبنم ما غير باب صبحدم
دل بوحشت دادم اما گريه دام حيرتست
شبنم آبي ميکند
در
شير ناب صبحدم
زندگي کمفرصتست از مدعاي دل مپرس
در
نفس خون شد سوال بي جواب صبحدم
پير گشتي اعتماد عمرت از بيدانشيست
دل منه بر دولت پا
در
رکاب صبحدم
هوس چه ريشه کند
در
زمين شرم دميدن
چو تخم اشک عرق واري آبيار ندارم
دگر ميفگنم اي وهم
در
گمان تعين
که من اگر همه غيرم بغير يار ندارم
ناله عجز نواي لب خاموش خودم
نشاء شوقم و
در
دمي بيجوش خودم
بحر جولانگه بيباکي و من همچو حباب
در
شکنج قفس از وضع ادب گوش خودم
گريه طوفانکده عالم آبي دگراست
بي رخت
در
خور هر اشک قدح نوش دم
در
خور حفظ ادب خلوت وصلست اينجا
من جنون حوصله از وسعت آغوش خودم
نه بر صحرا نظر دارم نه
در
گلزار ميگردم
بهار فرصت رنگم بگرد يار ميگردم
صفحه قبل
1
...
1848
1849
1850
1851
1852
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن