نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
در
ترک تعلق چقدر ناز و غنا بود
بر هر چه هوس پاي زد اورنگ گرفتم
در
فضاي بيخوديهاي پي بحالم بردنست
هر کجا سرگشته ئي گم گشت من پيدا شدم
شمع بر انجمنها
در
گداز خويش داشت
هر قدر از پيکر من سرمه شد بينا شدم
چون خامه از ضعيفي افلاک دستگاهم
صد رنگ لفظ و معني باليده
در
پناهم
اقبال بينوائي چندين فتوح دارد
دست تهي کليديست
در
پنجه سياهم
تصوير انتظارم از راحتم مپرسيد
در
خواب بيخودي هم چشمم نشد فراهم
بايد چو موج گوهر آسوده خاک گشتن
از عافيت مپرسيد
در
منزلست راهم
(بيدل) سراغ رنگم از گرد آه درياب
در
گردباد محو است پرواز برگ کاهم
باز است چشم ما برخ انجمن چو شمع
اما
در
انتظار فنا هم نشسته ايم
دود چراغ محفل امکان بهانه جوست
در
راه باد ما و شما هم نشسته ايم
آسايشي بترک مطالب نميرسد
در
سايه هاي دست دعا هم نشسته ايم
خاک من
در
سجدگاه عجز داغ حيرتست
تا سري بردارم و دست دعا پيدا کنم
شمع بزم وحدتم
در
من سراغ من گمست
واگدازم خويش را تا نقش پا پيدا کنم
عشرت مشت غبارم
در
کمين وحشتي است
سير بامم نيست هر جا گر هوا پيدا کنم
در
دماغ گردشم پرواز دارد آشيان
بال ميگردد اگر چون رنگ پا پيدا کنم
محرم ناموس
در
دم گريه ام بيکار نيست
تا نميرد اين چراغ امداد روغن ميکنم
قطره ام عمريست دريا
در
بغل خوابيده است
تا بيادت غنچه ام ناز شگفتن ميکنم
صيقل آينه دارد ناخنم
در
کار دل
کز خراش هرالف يکشمع روشن ميکنم
چون شمع روزگاري با شعله ساز کردم
تا
در
طلسم هستي سير گداز کردم
رقص سپند يارب زين بيشتر چه دارد
دل بر
در
طپش زد من ناله ساز کردم
در
دشت بي نشاني شبنم نشان صبحست
عشقت زمن اثر خواست اشکي نياز کردم
اسباب بي نيازي
در
رهن ترک دنياست
کسبي دگر چه لازم گر احتراز کدرم
ميناي من زعبرت
در
سنگ خون شد آخر
تا مي بخاطر آمد ياد گداز کردم
در
دل هزار ناله بتحسين من کم است
نقاش صنعت المم تير ميکشم
(بيدل) زحالم اينکه نفس گرد ميکند
کم نيست
در
قلمرو هستي کرامتم
صفحه قبل
1
...
1831
1832
1833
1834
1835
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن