167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

جام جم اوحدي مراغي

  • تا نهنگت به کام در نکشد
    دست غولت به دام در نکشد
  • روي در روي ننگ و نام کند
    از در و کوچه اقچه وام کند
  • نروي از در تو باز استند
    بروي جمله در مجاز استند
  • رفتنش بر در تو بودي عار
    بر در خود ترا ندادي بار
  • چون به اين جامه در شدند اوباش
    شد در آفاق مکر ايشان فاش
  • در فزوني زيان تست و کسان
    در فزوني مرو چو بوالهوسان
  • گر مريدي ز دار دور شود
    در مريدي در آن حضور شود
  • نيست در راه عشق پيچ مپيچ
    روشني در فناست، ديگر هيچ
  • پدري داري اندرين بالا
    گشته در اصل و در گهر والا
  • غرقه خواهي شدن مکن زشتي
    که در افتادت آب در کشتي
  • باغ مينو گشاده در درهم
    شاخ مينا کشيده سر در هم
  • ملکش در نوازش آرد و ناز
    ميکند در جهان جان پرواز
  • تير انصاف در کمان آرند
    جان به شکرانه در ميان آرند
  • گرتو از بهر باغ در کاري
    در ده اين باغ ها بسي داري
  • جاي خود در بهشت باقي کن
    رخ در آن بزمگاه ساقي کن
  • دست جز بر در قبول مکش
    داس در گندم فضول مکش
  • تو که در بند قليه و ناني
    کي رسي در بهشت رحماني؟
  • جان او در تموز و يخ بندان
    زنده، ليکن فتاده در زندان
  • اگرش قطره ايست در کوزه
    هم از آن بحرهاست در يوزه
  • ديوان انوري

  • عشق در خواب و عاشقان در خون
    دايه بي شير و طفل بيمارست
  • نگويي کاين چنين عيد و عروسي
    طرب در روزه عشرت در نمازست
  • در قدح همچو عقل و جان در تن
    آشکارست اگرچه پنهانست
  • تنم در بند هجر تو اسيرست
    دلم در دست عشق تو زبونست
  • در آرزوي خواب شب از بهر خيالت
    حقا که تنم راست چو در خواب خياليست
  • در کجا مي خورد مرا غم عشق
    در همه خانه ام يکي تا نيست