نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
عنقا بهر طرف نگري بال ميزند
رنگم بهار دارد و من
در
چمن نيم
عرياني از مزاج جنونم نميرود
هر چند زير خاک روم
در
کفن نيم
نهفته
در
سخنم انفعال مضموني
که لب چو جبهه عرق ميکند به تحسينم
برنگ جوهر آبي که
در
گهر سوزد
غبار گشته ام اما بجاست تمکينم
صبح ازل شگوفه اشکم بهار داشت
هم
در
پگاه بود چراغان بيگهم
پا
در
گل کدورتم از التفات جسم
گر اندکي زوهم برايم منزهم
از قامت خميده گذشتن وبال شد
اين ناخن بريده که افگند
در
رهم
خاکم بپايمالي وضعم تأملي
تا بيني آستان کيم يا چه
در
گهم
صد رنگ ناله
در
قفس ياس ميطپد
کو گوش رغبتي که شود نغمه زا لبم
اين شيشه هوس که دلش نام کرده اند
در
خون گشوده است ره خنده تا لبم
راز دل چون موج پوشيدن ندارد ساز من
ميدرد
در
هر طپيدن صد گريبان ناله ام
در
وصل زمحرومي ديدار مپرسيد
شب رفت و نگاهي برخ ماه نکرديم
کاوش از نظمم گهرهاي معاني ميکشد
ناخن دخل است مفتاح
در
گنجينه ام
در
خراش آرزويم بسکه ناخنها شکست
آشيان جغد بايد کرد سير از سينه ام
گردم چمن رنگ نبالد چه خيال است
عمريست که
در
راه تمناي تو خاکم
از ضعف بسکه
در
همه جا دير ميرسم
تا پاي خود چو شمع بشبگير ميرسم
وهم علائق از همه سو رهزن دل است
پا
در
گل خيال بصد قبر ميرسم
بگذار چون سحر فگنم طرح فرصتي
گر
در
مي زد ور نفس گير ميرسم
عالم همه
در
چشم من از ياس سيه شد
جز کسوت پايم ببرد هر نديدم
در
عدم هم شغل هستي خاک من آوارگيست
تا کجا منزل کند گرد هوا فرسوده ام
ني بدنيا نسبتي دارم نه با عقبي رهي
نااميدي
در
بغل چون کوشش بيهوده ام
(بيدل) از خاکستر من شعله جولاني مخواه
اخگري
در
دامن فرسودگي آسوده ام
در
رهت تا نشوم منفعل ساز فسردن
چون نفس کاش بپائي که عيان نيست بلنگم
بي نيازم زصنمخانه نيرنگ دو عالم
کلک تصوير توأم
در
بن هر موست فرنگم
بيوفاق آشفتگي ميخندد از اجزاي ما
در
کتاب آفرينش جمله خط تواميم
صفحه قبل
1
...
1817
1818
1819
1820
1821
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن