167906 مورد در 0.13 ثانیه یافت شد.

جام جم اوحدي مراغي

  • روح در عرش و جسم در زندان
    چهره او گشاده، لب خندان
  • هر که در توبه پايدار آمد
    در دگر رکنها سوار آمد
  • در مقامي چو مرد رست آيد
    در مقام دگر درست آيد
  • در چنين حالت ار خوري دارو
    راست کن گور در پس بارو
  • در زمين آنکه خار و خس بگذاشت
    تخم در وي کجا تواند کاشت؟
  • خرقه پوشي، تو در چنين کس پوش
    ورنه در خرقه کش سر و مخروش
  • توبه در لاي اين سخن در جست
    اين سخن را ببين، که کم خرجست
  • هر چه در وي نشان غير بود
    در طلب کردنش چه خير بود؟
  • در و ديوار در شمار تواند
    انجم و آسمان بکار تواند
  • خانه را در مکن، که در بندست
    وندرو زر منه، که زر گندست
  • غير در غار ما نمي گنجد
    عشوه در بار ما نمي گنجد
  • که چو بادت در شکنبه زند
    آتشت در کلاه و پنبه زند
  • هر چه در کون و مکان بيند
    از ازل قدرتي در آن بيند
  • گرگ در دشت و شير در بيشه
    همه هم حرفتند و هم پيشه
  • زان چنين در بلا و در بندي
    که به تقدير حق نه خرسندي
  • دل درين دختر و پسر چه نهي؟
    تن در آشوب و در سر چه نهي؟
  • دل خوشند ار چه در گذار استند
    تا مبادا که در ديار استند
  • متصل گردد اين اثر در ذات
    هم چو تاثير مهر در ذرات
  • گر ز دانش در قبول زني
    دست در دامن رسول زني
  • نيست تن را مهار در بيني
    جز خرد در دماغ، اگر بيني
  • تا نخواني مقالتي در عشق
    نکني وجد و حالتي در عشق
  • داده در سر و در ملا دل و هوش
    به زباني ز بي زباني گوش
  • در تو و ديدن تو خيري نيست
    ورنه در کاينات غيري نيست
  • چون در آن قرب محو گردي تو
    صورت خويش در نوردي تو
  • ليک هم آفتيست در هوشت
    که نرفت آن خطاب در گوشت