نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
غافل مشو زحال خموشان که از حيا
صد رنگ ناله
در
نگه عجز بسته اند
(بيدل) نجسته است گهر از طلسم آب
نقديست دل که
در
گره اشک بسته اند
تفريح دماغ تو و من
در
خور وهم است
زين نسخه محال است کسي بنگ برارد
ربط احباب درين بزم ندامت خيز است
دستها
در
خور افسوس بهم ميباشد
نقش هستي جز غبار وهم نيرنگي نبود
چون سحر
در
کلک نقاش نفس رنگي نبود
منحرف شد اعتدال از امتحان بيش و کم
در
ترازوئي که ما بوديم پا سنگي نبود
هر کجا رفتيم پا
در
دامن دل داشتيم
سعي جولان نفس جز کوشش لنگي نبود
ذوق تمثال است کاين مقدار کلفت ميکشيم
گر نمي بود آينه
در
دست ما زنگي نبود
اينقدر وهميکه (بيدل)
در
دماغ زندگيست
بيگمان معلوم شد کاين نسخه بي بنگي نبود
شور دلهاي گرفتار از اثر نوميد نيست
در
خم آنزلف خواهد شانه موسيقار شد
آرزو
در
دل شکستم خواب راحت موج زد
موي اين چيني بفرقم سايه ديوار شد
از نفس جمعيت کنج عدم بر هم زدم
جرائتي لغزيد
در
دل خواب پا رفتار شد
همان پيرايه وهم است اگر کامل شود زاهد
هيولا چون
در
سامان زند پيکر برون آرد
نگه
در
شبهه تحقيق من معذور ميباشد
سراب آئينه ام آئينه من دور ميباشد
من وساز دکان خودفروشيها چه حرف است اين
جنون اين فضولي
در
سر منصور ميباشد
ترنگي نيست کز شوقت نه پيچد
در
دماغ من
سر عشاق چيني خانه فغفور ميباشد
نفس بسينه (بيدل) زشعله شوقت
چو دود
در
قفس پيچ و تاب ميگردد
اثر ناله عشاق زهر ساز مخواه
اين نوائي است که
در
پرده دل جا دارد
بطواف
در
دل کوش که آئينه مهر
جوهر بينش اگر دارد از آنجا دارد
موبمو حسرت نيرنگ تماشاي توئيم
شمع سامان نگه
در
همه اعضا دارد
شکنج چهره اقبال باشد
در
خور دولت
بقدر نردبان قصر شهان چين جبين دارد
ندارد چاره از بيدستگاهي طينت موزون
که سرو اين چمن صد دست
در
يک آستين دارد
جنونم داغ شد
در
کسوت ناموس خودداري
گريباني چو گل دامن کنم تا بر کمر پيچد
بانداز خرام او مباد از خودروي (بيدل)
که ترسم گردش رنگت عنان ناز
در
پيچد
خيال نشتر مژگان کيست
در
گلشن
که شاخ گل برگ خون کشيده ميماند
صفحه قبل
1
...
1783
1784
1785
1786
1787
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن