نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
(بيدل) من و آن ناله که عجز رسائي
در
نقش قدم گرد اثر داشته باشد
داغم مخواه اي انتظار از تهمت افسردگي
تا ياد نشتر ميکنم خون
در
رگم هو ميزند
در
فرامشخانه امکان چه علم و کو عمل
سعي باطل بود اينجا هرچه شد گويا نشد
آتش فکر قيامت
در
قفا افتاده است
صد هزار امروز دي گرديد و دي فردا نشد
زين گلستان ني خزان
در
جلوه آمدني بهار
رنگ وهمي از نواي عندليبان ريختند
از گداز پيکرم درد تو گم کرد آشيان
شد ستم بر ناله کاتش
در
نيسان ريختند
نقد عمر رفته بيرون نيست از جيب عدم
هرچه از کاشانه کم شد
در
بيابان ريختند
مرا اين آبرو
در
عالم پرواز بس باشد
که بال افشاندنم خميازه ياد قفس باشد
تواند بيخودي زين عرصه گوي عافيت بيرون
که چون اشک يتيمان
در
دويدن بينفس باشد
درين محفل خجالت ميکشم از ساز موهومي
کمال عشق من اي کاش
در
خورد هوس باشد
خلق آخر
در
طلب واماندگي اظهار شد
بر ره خوابيد پا زد آبله بيدار شد
حسن
در
خورد تنافل داشت سامان غرور
بس که چين اندوخت ابرو تيغ جوهردار شد
در
غبار وهم و ظن جميعت دل باختم
خانه از سامان اسباب هوس بازار شد
برنگ عقد گهر وانميتوان کردن
دلي که
در
خم زلف تواش گره بستند
مصور نگهت ساغر چه رنگ زند
مگر جنون کند و خامه
در
فرنگ زند
بگلشني که چمن
در
رکاب بخرامي
حنا ز دست تو گيرد گل و برنگ زند
مطلبي گر بود از هستي همين آزار بود
ور نه
در
کنج عدم آسودگي بسيار بود
زندگي جز نقد وحشت
در
گره چيزي نداشت
کاروان رنگ و بو را رفتني دربار بود
عاقبت
در
مشرب من بار گنجايش نداشت
بس که جامم چون شرر از سوختن سرشار بود
بيش و کم خلق آيت بيمغزي وهم است
صفر آينه داران عدم
در
چه حسابند
عبرت نظران
در
چمن هستي موهوم
چون شبنم صبح از نفس ساخته آبند
فرصت شمرانيم چه رائي و چه مرئي
موج و کف پوچ آئينه
در
دست حبابند
هرجا تنيد فطرت يک حلقه داشت گردون
در
فهم خط پرکار حکم دو سر نباشد
خاشاک را
در
آتش تا کي خيال پختن
آنجا که جلوه اوست از ما اثر نباشد
خواهي بخلق رو کن خواهي خيال او کن
در
عالم تماشا بر خود نظر نباشد
صفحه قبل
1
...
1780
1781
1782
1783
1784
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن