نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
از چرخ کمان پيکر با وهم تسلي شو
کم نيست ازين خانه يک حلقه
در
خندد
در
بن دندان شوق حسرت کنج لبي است
گر بگزم پشت دست بوسه چراغان کند
در
برم از نيستي جامه پوشيده ايست
تا کي ازين کسوتم رنگ تو عريان کند
شبهه نچيند بساط
در
ره تسليم عشق
آب زعکس غريق آينه پنهان کند
مارا بدر دل ادب هيچکسي برد
تمثال
در
آئينه ره از بي نفسي برد
فرياد که محمل کش يکناله نگشتيم
دل خون شد و
در
خاک غبار جرسي برد
(بيدل) ثمر باغ کمالم چه توان کرد
پيش از همه
در
خاک مرا پيشرسي برد
بي بوي گلي نيست غبار نفس امروز
ياد که
در
انديشه ما تاخته باشد
ماضي و مستقبل بزم حيرت حال بود
شخص از خود رفته
در
آئينه ها تمثال بود
بسکه ياس ناتواني
در
مزاجم ريشه کرد
بر زبان خامه حرف مدعايم نال بود
هر قدر بر جا فسردم وحشتم سامان گرفت
چون غبار رنگ
در
ساز شکستم بال بود
خلق را
در
تيرباران هجوم احتياج
آبرو تا بود وقف چشمه غربال بود
غير را
در
دل شکوه عشق گنجايش نداد
خانه خورشيد از خورشيد مالامال بود
نيند چون صدف از شور اين محيط آگاه
زمغز خشک کسانيکه پنبه
در
گوشند
در
افسردنم خفته پرواز عنقا
چو رنگم اگر پر نباشد نباشد
ازان آستان خواه مطلوب همت
که چيزي بران
در
نباشد نباشد
خودگدازي کعبه مقصود دارد
در
بغل
کم زآتش نيستي احرام اين انداز بند
عاقبت بيني نظر پوشيدنست از عيب خلق
آنچه
در
انجام خواهي بستن از آغاز بند
(بيدل) افکار دقيق آئينه تحقيق نيست
ذره ها خورشيد را
در
چشم روزن ديده اند
صوف و اطلس همه را پرده
در
رسوائيست
تا کفن پيرهن خلق نگردد عوراند
محرم نشه بخميازه نمي دوزد چشم
حلقه هاي
در
اميد همه مخموراند
خلق چون سايه نهفت آئينه
در
زنگ خيال
ورنه اين نامه سياهان بحقيقت نوراند
محفل هستي بتحريک دلي آراستند
دانه ئي
در
شوخي آمد حاصلي آراستند
قلزم دل را کناري
در
نظر پيدا نبود
گرد حيرت جلوه گر شد ساحلي آراستند
مايه باليدن ما پهلوي خود خوردنست
در
گداز استخوان شمع شيردايه بود
صفحه قبل
1
...
1779
1780
1781
1782
1783
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن