نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
آئينه ساخت با زنگ ماند آبگينه
در
سنگ
اين کوهسار نيرنگ يک شيشه گر ندارد
در
عالم من و ما افسرده گير فطرت
تا دود پرفشانست آتش شرر ندارد
تدبير کين دشمن سهل است بر عرق زن
در
عرصه ئي که آبست آتش جگر ندارد
فرسود از طپش مژه
در
چشم و محو شد
آخر بمشق هرزه نگاهي قلم نماند
طالب بيخبري باش که
در
دشت طلب
رفتن از خويش سراغ همه کس ميگيريد
دل بزلف يار هم آرام نتوانست کرد
اين مسافر منزلي
در
شام نتوانست کرد
همچو من از سرنگوني طالعي دارد حباب
کز خم دريا ميي
در
جام نتوانست کرد
نيست
در
بحر محبت جز دل بيتاب من
ماهي ئي کز فلس فرق دام نتوانست کرد
همچو شبنم زين گلستان بسکه وحشت ميکشم
آب
در
آينه ام آرام نتوانست کرد
نالها
در
دل فسرد اما نه بست احرام لب
گرد اين کاشانه سير بام نتوانست کرد
سبحه آخر از خط زنار سر بيرون نبرد
در
کمند الفت يک ريشه چندين دانه ماند
شور سوداي تو از دلهاي مشتاقان نرفت
عالمي زين انجمن بر
در
زد و ديوانه ماند
دل فسرد و آرزوها
در
کنارش داغ شد
بر مزار شمع جاي گل پر پروانه ماند
حيف از قدم مرد که
در
عرصه همت
سر بازي شمعش گل دستار نگردد
در
درسگاه عشق دلايل جهالت است
طبعي بهم رسان که نبايد کتاب ديد
اشک سر مژه بتامل رسيده ايم
خود را نديد کس که نه پا
در
رکاب ديد
در
خموشي بس حلاوتهاست از ني کن قياس
چون نوا دردل گره گرديد شکر ميشود
هيچکس رادر محبت شرم همچشمي مباد
در
هوايت هر که گرديد ديده ام تر ميشود
تا گهر دارد صدف ازشور دريا غافلست
آب
در
گوش کسي چون جا کند کر ميشود
سجده سنگين دلان آئينه نامحرميست
ميل آهن گرد و تا شد حلقه
در
ميشود
در
عدم هم دور حسرتهاي ما موقوف نيست
خاک مستان رنگ تا گرداند ساغر ميشود
دل چو شد روشن جهان هم مشرب او ميشود
شش جهت
در
خانه آئينه يکرو ميشود
جوهر اخلاق نقصان ميکشد از انفعال
برگ گل هر گه
در
آب افتاد کم بو ميشود
در
کمين هر وقاري خفتي خوابيده است
سنگ اين کهسار آخر بي ترازو ميشود
شکر احسان
در
زمين بيکسي بي ريشه نيست
سايه دستي که افتد بر سرم مو ميشود
صفحه قبل
1
...
1760
1761
1762
1763
1764
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن