نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.12 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
نباليديم بر خود ذره ئي
در
عرض پيدائي
غبار ما مبادا فشانده بال مگس باشد
زهرجا سر برون آري قيامت ميکند طوفان
همين
در
پرده خاکست اگر کس مأمني دارد
بسامانست
در
خورد کدورت دعوي هستي
دليل امتحان اين بسکه جانداري تني دارد
نگين خاتم ملک سليمان
در
کف است اينجا
همه گر سنگ باشد دل بدست آوردني دارد
نشان دل نيابي تا طلسم جسم نشگافي
همه گنجيم اما گنج جا
در
مد فني دارد
سرو گردن همه
در
دور شکم رفته فرو
پر و خالي و سبک مغزتر از خشخاشند
غارت هم چه خيالست رود از دل شان
در
نظر تا کفني هست همان نباشند
عمر
در
صحبت هم صرف شد اما زنفاق
کس ندانست که ياران بکجا ميباشند
عشق چون شمع
در
تلاش سجود
سر ما را بپاي ما سر داد
نامه دل بود
در
کف اميد
بر که خواندم که باز نفرستاد
چون سپندم
در
آتشي که مپرس
سرمه گردم اگر کنم فرياد
سرشک اگر قدمي
در
ره طپش سايد
بهر فسرده دلي ميتوان روان گرديد
خوشم که عشق نکرد امتحان پروازم
شکسته بالي من
در
قفس نهان گرديد
گرفتم نوبهاري پيش خود نشو و نما سرکن
بساط آرائي ناز تو
در
گلخن نمي گنجد
تو
در
آغوش بي پرواي دل گنجيده ئي ورنه
درين دقت سرا اميد گنجيدن نمي گنجد
درشتيهاي طبع از عشق گردد قابل نرمي
بغير از سعي آتش آب
در
آهن نمي گنجد
دل آگاه از هستي نبيند جز عدم (بيدل)
بغير از عکس
در
آئينه روشن نمي گنجد
در
دماغ پروانه بال ميزند اشکم
قطرهاي اين باران پر طپنده ميريزد
در
عدم هم اجزايم دستگاه زنهاريست
اين غبار بر هر خاک خط کشنده ميريزد
باغ ما چمن دارد
در
زمين خاموشي
غنچه باش و گل ميچين گل بخنده ميريزد
جائيکه جام
در
دست آن مه خرام دارد
مژگان گشودن آنجا مهتاب و بام دارد
عام است ذکر عشاق
در
معبد خيالش
گر برهمن نباشد بت رام رام دارد
دي آن نگار مخمور
در
پرده گردشي داشت
امروز صد خرابات مينا و جام دارد
جائيکه سعي حرص جنون آفرين دود
در
سنگ نقب ريشه چو نقش نگين دود
تحصيل دستگاه تنعم دنائت است
چندانکه ريش موج زند
در
زمين دود
صفحه قبل
1
...
1751
1752
1753
1754
1755
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن