نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
در
خيال راحت از فيض طپيدن غافليم
آشيان ايکاش بر ما چون قفس تنگي کند
همچو آن سوزن که
در
ماند زتار نارسا
عمر رنگ سعي بازد چون نفس تنگي کند
ما دو عالم شکوه
در
ضبط نفس خون کرده ايم
تا مبادا خاطر فريادرس تنگي کند
شکوه مردم زگردون (بيدل) از کم وسعتيست
ناله
در
پرواز آيد چون قفس تنگي کند
هيچکس
در
مزرع امکان قناعت پيشه نيست
گر همه گندم بود خميازه نان ميکشد
صلح و جنگ عرصه غفلت تماشاکردنيست
تير
در
کيش است و خلق از سينه پيکان ميکشد
ميروم ازخويش و جز حيرت دليل جهد نيست
وحشتم
در
خانه آئينه ميدان ميکشد
عبرت از وضع جهان گير که شخص اقبال
آبرو بر
در
هر سفله دون ميريزد
در
دبستان ادب مشق کمالم اين است
که الف ميکشم و حلقه نون ميريزد
باز بيتابيم احرام چه
در
مي بندد
کز غبارم نفس صبح کمر مي بندد
عجزم از سعي وفا جوهر طاقت گل کرد
آب
در
کسوت ياقوت جگر مي بندد
شمع اين محفلم از داغ دلم نيست گزير
آنچه
در
پا فگنم عجز بسر مي بندد
سايه را (بيدل) زقطع دشت و
در
تشويش نيست
محمل تسليم دوش آرميدن ميکشد
حرص پهلوها تهي کرد از حضور بوريا
در
خيال خواب مخمل عالمي بيخواب شد
خاک گرديديم اما رمز دل نشگافتيم
در
پي اين دانه چندين آسيا بي آب شد
جستجوي رفتگان سربر هوا کرديم حيف
پيش پا بود آنچه ما را
در
نظر ناياب شد
باز مخمور است دل تا بيخودي انشا کند
جام
در
حيرت زند آئينه را مينا کند
در
عدم ما نيز ياد زندگي خواهيم کرد
شعله خاموش اگر ياد طپيدنها کند
بار تسليمي اگر چون سايه يابد پيکرم
تا
در
او خاک عالم را جبين فرسا کند
در
شکست من طلسم عيش امکان بسته اند
رنگم آغوشي کشد تا اين گلستان بشکفد
در
گلستان ني که دارد اشک (بيدل) شبنمي
برگ برگش ناله بلبل بدامان بشکفد
نامها
در
بغل از شهرت عنقا دارم
قاصد من همه جا بيخبرم ميگذرد
ذوق راحت چقدر راهزن آگاهيست
عمر
در
خواب زبالين پرم ميگذرد
خاک هر
در
که بافسون طمع مي بوسم
آب مي گردد و آبش زسرم مي گذرد
راه
در
پرده تحقيق ندارم (بيدل)
عمر چون حلقه به بيرون درم ميگذرد
صفحه قبل
1
...
1742
1743
1744
1745
1746
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن