نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.10 ثانیه یافت شد.
ديوان امير خسرو
تو مست همچو غنچه، دل
در
خيال حسنت
گلبرگ من، نگويي تو
در
کدام بويي؟
در
عهد او چه جويي دلهاي خسته، اي جان؟
در
ملک مير ظالم ويرانه چند خواهي
جهان سوزي، اگر
در
غمزه آيي
شکرريزي، اگر
در
خنده باشي
ز بحر نظم خسرو
در
نثارت
کشد هر لحظه
در
شاهسواري
در
قيد بمرد آهو، خسرو به خم گيسو
هر صيد بود لابد
در
کشمکش دامي
سرو سمنبرم کجا تا به برش درآرمي؟
دست مراد يکدمي
در
کمرش
در
آرمي؟
بودم اسير کافران وقتي و
در
فراق تو
در
هوسم که اين زمان کاش همان اسيرمي
تا دست و پا نهادي
در
حسن کس نديدم
پايي به دامن اندر، دستي
در
آستيني
من سري دارم که
در
پايت کشم
گر تو
در
خوبي نداري همسري
ماند چشمم روز و شب
در
چارسو
تا مگر ناگه
در
آيي از دري
تاراج غمزه هاش
در
آمد به شهر و کو
در
خانه اي نماند متاع سلامتي
گر بي تو
در
بهشت برندم، زنم ز آه
آتش
در
آن بهشت که گردد جهنمي
هزار جان مقدس
در
انتظار بسوخت
ز تنگنايي گفتار
در
چنان دهني
غمزه هايت به فسون
در
دل من
در
رفته
تا به تاراج ببردند مسلماني من
ديوان اوحدي مراغي
در
وي سر سرجويان گردان شده از گردن
در
وي دل جانبازان تنها شده از تنها
اي نرگس تو فتنه و
در
فتنه خوابها
زلف تو حلقه حلقه و
در
حلقه تابها
ساقي، ميان ببند که هنگام عشرتست
مي
در
پيالها کن و گل
در
کنارها
ريختم
در
طلبت هر چه دلم داشت، مرو
باختم
در
هوست هر چه مرا بود، بيا
در
طوافت سعي خواهم کرد از آنک
سعي ها کردست گردون
در
صفات
همچو جان وصل تو ما را
در
خورست
گر چه جان ما نباشد
در
خورت
عارض او
در
خم زلف چو مار
آرزويي
در
دهان اژدهاست
اگر مقبلي هست،
در
بند اوست
وگر مشکلي هست،
در
کار ماست
دل به صحرا مي رود،
در
خانه نتوانم نشست
بوي گل برخاست،
در
کاشانه نتوانم نشست
سر به
در
دوست نهادند خلق
در
همه سرها چو هواي گلست
سر
در
سرش کنم به وفا، گر به خلوتي
در
چنگم اوفتد سر زلف نگار، مست
صفحه قبل
1
...
170
171
172
173
174
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن