نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
صفا کدورت زنگار جسم نزدايد
زسايه کس نتواند
در
آفتاب گذشت
طالع دون همتان خفته است
در
زيرزمين
بر فلک باور ندارم از چنين کوکب نشست
دوستان بايد بياد آريد تعظيم وفاق
شمع هم
در
انجمن بعد از وداع شب نشست
(بيدل) از کسب ادب ظلم است بر آزادگي
ناله دارد بازي طفلي که
در
مکتب نشست
در
آتش فکن (بيدل) اين رخت وهم
تو افسرده ئي کار کس خام نيست
زمردمک نگهم داغ شد چو شمع خموش
در
انتظار تو سامان انتظارم سوخت
هجوم حيرت آنجلوه چون پر طاوس
هزار رنگ طپش
در
دل غبارم سوخت
عيب پوشيهاست
در
سير تجرد پيشه گان
نقش پاي سوزن ما بخيه پيراهن است
در
گرفتاريست عيش دل که مجنون ترا
مطرب ساز طرب کم نيست تا زنجير پاست
عالمي
در
جستجوي راحت از خود رفته است
ميروم من هم ببينم تا کجا زنجير پاست
از تعصب جاهلان دين هدا را دشمن اند
عاقبت
در
جنگ اين کوران عصا خواهد شکست
چون غنچه
در
کمين بهاري نشسته ايم
چاکي اگر دمد زگريبان بهشت ماست
در
سينه دل بضبط نفس آب کرده ايم
ناقوس از ستمزده هاي کنشت ماست
ميکند خاکستري گرد از نقاب اخگرم
قمري ئي
در
بيضه مينالد تماشاکردني است
در
هيچ مکان رام تسلي نتوان شد
زين باديه خلقي بدل ريش گذشتست
جهان
در
سرمه خوابيد از خيال چشم فتانت
چه سنگين بود يارب سايه ديوار مژگانت
سواد ناز روشن کرد حسن از سعي تعميرم
سفالي يافت
در
گل کردن اينخاک ريحانت
برنگي گل نکردم کز حجابت برنياوردم
مصورداشت
در
نقشم کشيدنهاي دامانت
برنگ چنبر دف
در
طلسم پيکر ما
بهر چه دست زني منزل فغان خاليست
زجيب هر مژه آغوش ميچکد اينجا
بيا که جاي تو
در
چشم دوستان خاليست
بخود چه الفت بيگانگيست شوق ترا
که محو غيري و آئينه
در
کنار تو نيست
مثال شخص
در
آئينه گرد وحشت اوست
تو گر زخود نروي هيچکس دوچار تو نيست
همين غيب و شهادت فرق دارد
معاني
در
دل و بر لب عبارات
بگردش نگهت پي نبرد فطرت تو
که سبحه تو چه زنار
در
گلوي تو داشت
شب
در
آئينه سير شکوه حسن تو کردم
نميرسم بخود اکنون زدور باشي حيرت
صفحه قبل
1
...
1708
1709
1710
1711
1712
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن