نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
زهست خويش مزن دم که
در
محيط ادب
حباب را نفس سرد خويش جلاد است
بقيد جسم سبگروح متهم نشود
شرر اگر همه
در
سنگ باشد آزاد است
نجات ميطلبي خامشي گزين (بيدل)
که
در
طريق سلامت خموشي استاد است
تنها نه ذره دقت اظهار داشته است
خورشيد نيز آينه
در
کار داشته است
تنزيه
در
صنايع آثار دهر نيست
اين شيشه گر حقيقت گلکار داشته است
در
شش جهت تنيدن آهنگ حيرتيست
قانون درد دل چقدر تار داشته است
قد دو تاست حلقه چندين سجود ناز
گويا سراغي از
در
دلدار داشته است
ازين قلمرو مجنون کسي نمي جوشد
که نارسيده بفهمت
در
آرزو توي نيست
خروش (کن فيکون)
در
خم ازل ازليست
نواي کس بخرابات هاي وهوي تو نيست
زجوش بحر نواهاست
در
طبيعت موج
من و توئي همه آفاق غير تو بتو نيست
تهمت نام تجرد بمسيحا ستم است
ميخلي
در
دل خود سوزن اگر خواهي داشت
هزار آئينه
در
دل شکست تمکينت
ولي چه سود که تمثال شوق رام تو نيست
تو خود شخص نفسخوئي که با دل نيست پيوندت
کدام افسون زنيرنگ هوس افگند
در
بندت
درين ويرانه عبرت برنگي بي تعلق زي
که خاکت نم نگيرد گر همه
در
آب افگندت
زمينگيري برنگ سايه بايد مغتنم ديدن
چه خواهي ديد اگر
در
خانه خورشيد خوانندت
بمعبديکه خموشان هلاک نام تواند
چو سبحه بر
در
يک حرف صد دهان باز است
تا توان آزاد بودن دامن عزلت مگير
موج را
در
هر طپش بر وضع گوهر خندهاست
جام آب زندگي تنها بکام خضر نيست
در
گداز آرزو هم جوش درياي بقاست
(بيدل) از مشت غبار ما دل خود جمع کن
شانه اين طره آشفته
در
دست هواست
امتحان کرديم
در
وضع غرور آرام نيست
شعله از گردن کشي سرگشته چندين تب است
دل
در
خم کمند نفس ناله ميکند
ما را گمان که زلف بتان دام داشته است
رشته واري نفس سوخته افروخته ايم
شمع
در
خلوت بيداري دل محرم نيست
خاک فسرده بر سر ناموس اعتبار
گنجيست
در
خيال که ما را خراب داشت
اي خوش آن عهديکه
در
محراب چشم انتظار
اشک ما هم گردشي چون سبحه زها داشت
از فناي ما مشو غافل که اين مشت شرار
چشم زخم نيستي
در
عالم ايجاد داشت
صفحه قبل
1
...
1706
1707
1708
1709
1710
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن