نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.11 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
نبود بغير نام تو ورد زبان ما
يک حرف بيش نيست زبان
در
دهان ما
گر
در
مي بروي شراري نشسته ايم
اي صبر بيش ازين نکني امتحان ما
ميخواست دل زشکوه خوي تو دم زند
دود سپند گشت سخن
در
دهان ما
از طبع شوخ اينهمه
در
بند کلفتيم
بستند چون شرار بسنگ آشيان ما
نخل نظاره شوقيم سراپا (بيدل)
همچو خط
در
چمن حسن دود ريشه ما
جهان
در
گرد پستي منظر جمعيتي دارد
زعبرت مغربي کن طاق ايوان شمالي را
باين خجلت که چشمم دور ازان
در
خون نميبارد
عرق خواهد دمانيد از جبينم برشکالي را
اگر انشاي (بيدلت) زحلاوت نشان دهد
شقي از خامه طرح کن
در
مصر شکر کشا
نزيبد پرده فانوس ديگر شمع سودا را
مگر
در
آب چون ياقوت گيرند آتش ما را
دل آسوده ما شور امکان
در
قفس دارد
گهر دزديده است اينجا عنان موج دريا را
بهشت عافيت رنگ جهان آبروباشي
در
آغوش نفس گر خون کني عرض تمنا را
هجوم ناله نشسته است
در
غبار ضعيفي
برآوريد زبالين پر شکسته ما را
در
آغوش شکنج دام الفت راحتي دارم
خيال زلف ليلي سايه بيد است مجنون را
گر از شور حوادث آگهي سر
در
گريبان کن
حصار عافيت جز خم نميباشد فلاطون را
شعور جسم زنجيريست
در
راه سبکروحان
که چون خط نقشبندد پاي رفتن نيست مضمون را
بقدر کوشش عشق است نعل حسن
در
آتش
صداي تيشه فرهاد مهميز است گلگون را
خيال ما سوي فرش است
در
وحدت سراي دل
درون خويش دارد خانه آئينه بيرون را
شرم هستي عالمي را
در
عرق خوابانده است
يک گره دارد چو شبنم رشته تسخير ما
پاي
در
دامان ناز از خويش ميبايد رميد
سايه مژگان صياديست بر نخچير ما
خاک بي آبيم اما شرم معمار قضا
تا نمي
در
جبهه دارد نيست بي تعمير ما
باين فرصت مشو شيرازه بند نسخه هستي
سحر هم
در
عدم خواهد فراهم کرد اجزا را
گدازد رد الفت فيض اکسير دگر دارد
زخون گشتن توان
در
دل گرفتن جمله اعضا را
نزاکتهاست
در
آغوش مينا خانه حيرت
مژه بر هم مزن تا نشکني رنگ تماشا را
به پستي
در
نماني گربه آسودن نپردازي
غبار پرفشان همدوش گردون کرد صحرا را
غبارم را ندانم
در
چه عالم افگند يارب
غم آزادي کز شهر بيرون کرد صحرا را
صفحه قبل
1
...
1687
1688
1689
1690
1691
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن