نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
بناموس حواسم چون نفس تهمت کش هستي
همه
در
خواب و من خون ميخورم از پاسبانيها
در
مقاميکه بود جلوه گه شاهد فکر
جوهر از موي سر است آينه زانو را
افسرد شمع اميد
در
چين دامن شب
يک آستين نماليد آب صبح ساعد ما
شايد بپاي بوسي نازيم بعد مردن
غير از حنا مکاريد
در
خاک مشهد ما
گوشه دل گرفته ايم زدهر
چون کمان
در
خود است خانه ما
نقش پا شو سراغ ما درياب
هست ازين
در
رهي بخانه ما
نقد جهان فسوس سهل نبايد شمرد
دل بگره بسته است آبله
در
چنگ ما
با همه افسردگي جوش شرار دليم
خفته پريخانه ئي
در
بغل سنگ ما
در
طپش آباد دل قطع نفس مي کنيم
نيست زمنزل برون جاده و فرسنگ ما
در
قفس عافيت هرزه فسرديم حيف
شور شکستي نزد گل بسر رنگ ما
غباري ميفروشم
در
سر بازار موهومي
مبادا چشم بستن تخته گرداند دکانم را
مخواه اي مفلسي ذلت کش تسليم
در
نانم
زمين تا چند زير پا نشاند آسمانم را
تفاوت ميفروشد امتيازت ورنه
در
معني
کمال عشق افزون نيست از نقص هوس اينجا
بافسون مدارا از کج انديشان مشو ايمن
تواضع
در
کمين تير ميدارد کمانها را
شفق
در
خون حسرت ميطپد از ديدن مينا
عقيق آب روان ميگردد از خنديدن مينا
جگرها بر زمين ميريزد از کف رفتن ساغر
دلي
در
زير پا دارد بسر غلطيدن مينا
رعونت
در
مزاج مي پرستان ره نمي يابد
چه امکانست از تسليم سرپيچيدن مينا
بساط ناز چيدم هر قدر کز خود برون رفتم
پري باليد
در
خورد تهي گرديدن مينا
عاشقان
در
سايه برق بلا آسوده اند
ابرو از تيغ است چشم خون فشان زخم را
چرخ کليد
در
دل وقف جهادت نکند
اره صفت گو دم تيغت همه دندانه برا
تا زخودت نيست خبر
در
ته خاکست نظر
يک مژه بر خويش کشا گنج زويرانه برا
درد دل
در
پرده محويتم خون ميخورد
از تحير خشک بندي کرده ام ناسور را
چاره سازان
در
صلاح کار خود بيچاره اند
به نسازد موم زخم خانه، زنبور را
زندگي وحشي است از ضبط نفس غافل مباش
بوي آراميده دارد
در
قفس کافور را
در
تنعم ذکر احسانها بلند آوازه نيست
چيني خالي مگر يادي کند فغفور را
صفحه قبل
1
...
1681
1682
1683
1684
1685
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن