نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان بيدل دهلوي
در
چمن هم از گزند چشم بد ايمن مباش
پرده زنبوريست آنجا ديده بادام را
درين وادي حضور عافيت واماندگي دارد
مده از کف بصد دست تصرف پاي
در
گل را
تفاوت
در
نقاب و حسن جز نامي نميباشد
خوشا آئينه صافي که ليلي ديد محمل را
چه احسان داشت يارب جوهر شمشير بيدادش
که
در
هر قطره خون سجده شکريست بسمل را
نفس
در
قطع راه عمر عذر لنگ مي آرد
نصيحت پيشرو باشد بوقت کار کاهل را
شبي بروي عرقناک او نظر کردم
گذشت عمر و شنا مي کنم
در
آب حيا
دگر مخواه زمن تاب هرزه جولاني
دويده ام عرقي چند
در
رکاب حيا
عرق زطينت ما هيچ کم نشد (بيدل)
نشسته ايم چو شبنم
در
آفتاب حيا
سراپايم تحير
در
هجوم ريشه ميگيرد
برارم گر زدل چون دانه اسرار نهاني را
لباس عارضي نبود حجاب جوهر ذاتي
اگر
در
تيغ باشد آب نگذارد رواني را
برنگ شمع تدبير گدازي
در
نظر دارم
چه سازم چاره دشوار است درد استخواني را
بعزت عالمي جان ميکند اما ازين غافل
که
در
نقش نگين معراج ميباشد دنائت را
اگر سنگ وقارت
در
نظرها شد سبک (بيدل)
فلاخن گرده باشي کردش رنگ قناعت را
سلامت يک قلم
در
مرکز سنگ است اگر داني
شکست ياس مي پيچد بخود باليدن مينا
زفيض خاکساري اينقدر عزت هوس دارم
که
در
آغوش نقش سجده گيرم آستانش را
نفس
در
جستجو خاصيت موج نظر دارد
که غير از چشم بستن نيست منزل کاروانش را
شود کم ظرف
در
نعمت زشکر ايزدي غافل
که سيري مهر خاموشيست چون ساغر دهانش را
برنگ گردباد آن طاير وحشت پر و بالم
که هم
در
عالم پرواز بستند آشيانش را
بي ثمري حصار شد
در
چمن اميد ما
طره امن شانه زد سايه برگ بيد ما
دردسر جهان رنگ
در
خور دانش است و بس
نيست بکسب عافيت غير جنون مفيد ما
وادي عشق است اينجا منزل ديگر کجاست
جز نفس
در
آبله دزديدن فرسنگ ها
تا نفس باقيست بايد با کدورت ساختن
در
کمين آينه آبيست وقف زنگ ها
آخر اين کهسار يک آئينه دل خواهد شدن
شيشه افتاده است
در
فکر شکست سنگ ها
بي ريشه سوخت مزرع آه حزين ما
درد دلي نکاشت قضا
در
زمين ما
جز
در
غبار شيشه ساعت نيافته
رفتار کاروان شهو رو سنين ما
صفحه قبل
1
...
1672
1673
1674
1675
1676
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن