167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

کشکول شيخ بهايي

  • ... خداوند روم و گناهانم در پيشگاه او بيش از گناهم نسبت به تست. ...
  • ... اعتقادات استوار در دل ها فرود آيد، تأثيرش ديگرگونه بود. و اشاره ...
  • ... اعمال بد و نيک وي در آن روز شمارش گشته و مختوم گرديده و روزي ...
  • ... خروج جان از تن و در شدن به سراي خويش جزاي آنچه که پيش بفرستاده ...
  • ... آيه اي رسند که در آن وعيدي بود، با گوش دل بشنوند و پندارند که ...
  • ... هستيم. اگر تو مرا در مقابل آن با پذيرش آنچه گويم ياري کني، ما ...
  • در احاديث از زراه از ابوجعفر(ع) از پيامبر خدا(ص) نقل است که ...
  • در نهج البلاغه آمده است که: خداوند واجباتي را بر شما فرض داشته ...
  • در اوايل کتاب مکاسب از تهذيب، از امام جعفر بن محمد صادق(ع) روايت ...
  • ... دور است و ديگري در مقام رضا و نزول از خالق به خلق است. ...
  • ... اندام، و صرف مال در راه آن دو و رو به سوي کعبه کردن، و عزلت بهر ...
  • ... السعير» و ما اکنون در حال نورديدن چهارمين سرمنزل ايم و مدتش ...
  • تذکرة الاوليا عطار

  • ... تر ازاين خواهد، در کتب متقدمان و متأخران اين طايفه بسيار يافته ...
  • و مرا در جمع کردن اين کتاب چند چيز باعث بود: اول باعث، رغبت ...
  • ... سبب گشايش او، مرا در خاک گشايش دهند. چنان که يحيي بن عماد که ...
  • ... . دوم آن که اگر در خود دماغي بيند، آن دماغ فرو شکند. ودعوي از سر ...
  • ... را چه فايده بود در اين حکايات وروايات؟». گفت: «سخن ايشان لشکري ...
  • ... است و خاص وعام را در وي نصيب است - اگر چه بيشتر به تازي بود - ...
  • ... او مي شنود. اگر در بهشت گفتگوي او نخواهد بود بوعلي از بهشت ...
  • ... واين طايفه روي در نقاب تواري آرند، چه کنيم تا به سلامت بمانيم؟» ...
  • ... سخن به کليت روي در نقاب آورده است. و مدعين به لباس اهل معاني ...
  • ... چه درد بوده است در جانهاي ايشان، که چنين کارها واز اين شيوه ...
  • ... دوستان توزد، او را در کار ايشان کردي. من نيز دعوي دوستي دوستان ...
  • ... قرب گردان، نه سبب در که بعد. انک ولي الاجابة. ...
  • ... نمي دانم که کسي در خيال باطل مانده است. آن مي دانم که هر که به ...
  • ... گفت: «چون صادق از در درآمد، اژدهايي ديدم که لبي به زير صفه نهاد ...
  • ... قيامت، جد من دست در من زند که: چرا حق متابعت من نگذاردي؟ اين ...
  • ... دست آن کس بگرفت و در آستين کشيد. پلاسي پوشيده بود که دست را ...
  • ... مبر، که چنان که در دنيا او را نديدي، اينجا نيز نبيني ». گويد: ...
  • و چنان گويند که در عرب هيچ قبيله را چندان گوسفند نبود که اين دو ...
  • ... کوفه آمدند فاروق در ميان خطبه روي به اهل نجد کرد که: «يا اهل ...
  • ... وادي رفتند و او را در نماز يافتند. حق - تعالي - فرشته يي را ...
  • ... بياورم ». اويس دست در جيب کرد و دو درم بيرون آورد. و گفت: «اين ...
  • ... عنهما -. پس من در قفاي او مي نگريستم تا غايب شد و بعد از آن خبر ...
  • و گويند که در عمر خود هرگز شب نخفتي. شبي گفتي: «هذا ليلة السجود» ...
  • ... شبي بدين درازي در يک حال بسر مي بري؟». گفت: «ما هنوز يک بار ...
  • ... فارغ بيني خود را در پرستش و به چيزي ديگر مشغول نشوي ». گفت: «هر ...
  • پس قيصر با وزير در خيمه رود و گويد: « اي جان پدر! به دست پدر چه ...
  • ... نکني، آتش نيستي در جمله معامله خود زدي. و اگر نتواني که نکني ...
  • ... گناهان، او چندين سال در دوزخ بماند». گفت: «کاشکي حمن از آنهاستي ...
  • ... آنجا برفتيم. حسن در راه خرمايي يافت. به ما داد. به قسمت آن خرما ...
  • ... فراموش کرد. آتشي در وي افتاد و بي قرار شد. به نزديک حسن بصري ...
  • ... خيف رو، که پيري در محراب نشسته است. وقت را بر وي تباه مکن. ...
  • ... و به دنبال چشم در آسمان نگرست. هنوز سر باز پيش نياورده بود که ...
  • ... گفت: «من از شادي در پايش افتادم ». پس گفت: «تو را به من که نشان ...
  • ... شکستگي داشت که در هر که نگرستي، او را از خود بهتر دانستي. روزي ...
  • ... با اين همه دعوي در دوستي او چه بودي اگر ناپوشيدگي روي من نديدي؟ ...
  • گفت: «در تورات است که هر آدميي که قناعت کرد، بي نياز شد. و چون ...
  • ... کردن. دوم آن که در نيافته بود آنچه اميد داشته بود. سيوم آن که ...
  • ... اختلاط نکرده و در گوشه يي نشسته ». حسن پيش او رفت و گفت: «چرا ...
  • ... طلب کردم تا آن را در قرآن نظير يابم. اين آيت يافتم: ان الله ...
  • نقل است که در مناجات گفتي: «الهي مرا نعمت دادي، شکر نکردم. بلا ...
  • ... بود. و مولود او در حال عبوديت پدر بود. و اگر چه بنده زاده بود، ...
  • ... مالک باشم تا مرا در کار طاعت ياري دهد». ثابت با مالک گفت. مالک ...
  • در خواب شدم. هاتفي آواز داد که: اگر تو امروز حرب کردي، اسير شدي؛ ...
  • ... با کس نگويد )». در حال مسلمان شد. ...
  • ... محنت بسر آيد و در نعمتي افتي که هرگز آن را زوال نباشد». ...
  • ... هرکه غلو کند - در هرچه خواهي گير - از آن حسابي برنتوان گرفت و ...
  • گفت: «در بعضي کتب منزل است که حق -تعالي - مي فرمايد که: هر عالمي ...
  • ... شبانگاه گرسنه خسبد و در اين حال از خداي - عز وجل - خشنود باشد». ...
  • ... چنانم که از من بتر در ميان مسلمانان کسي نيست. اين خراميدن تو ...
  • ... طعام آرد، طعام در ديگ خون شده بود. بترسيد حبيب را آواز داد و ...
  • ... تعالي - حمالي را به در خانه او فرستاد با يک خروار آرد، و حمالي ...
  • ... چنين نيست، که درجه در راه خداي - تعالي - بالاي درجه علم نيست و ...
  • ... بساطي چهل فرسنگ در هوا روان، و زبان مرغان و لغت موران (مفهوم). ...
  • ... بايد کرد». احمد در جواب او متحير شد. امام شافعي گفت: «نگفتم که ...
  • نقل است که در گوشه يي نشسته بود. مي گفت: «هر که را با تو خوش ...
  • و کلام او ، در کتب بسيار است. هر که زيادت طلبد بسيار يافته شود. ...
  • ... بدآن نجات يابم در اين کار؟» گفت: «آن که هر درمي که ستاني از ...
  • ... گوشت فربه داشت. و در گوشت نگاه کرد. قصاب گفت: «بستان که فربه ...
  • ... ابوحازم رفتم. او را در خواب ديدم. صبر کردم تا بيدار شد. گفت: ...
  • ... گويد که: ذکر او در صف رجال چرا کردي؟ گوييم: خواجه انبيا - عليه ...
  • ... هزار (از) امت من در شفاعت او خواهند بود». پس گفت: «پيش عيسي ...
  • ... به مکه مي رفت. در ميان باديه کعبه را ديد که به استقبال او آمده ...
  • ... عوض مي دهم - و در اين يقين بودم - اکنون به رضاء تو دو نان دادم. ...
  • ... گفت: «اي استا! در بازار دنيا آخرتيان را عرضه دهي؟ چنان بايد که ...
  • پس رابعه سجاده در هوا انداخت و گفت: «اي حسن اينجا آي، تا از چشم ...
  • ... هرچه بيرون است در اندرون نگذارم. اگر کسي درآيد و برود، با من ...
  • ... به ابد گذر کرد و در هژده هزار عالم کسي را نيافت که يک شربت از ...
  • ... کنم تا بود فردا در عقبي به مقصود رسم. اگرچه دردزده نيم،- اما ...
  • ... - و تو داني که در بصره خرما را مقداري نبود- هنوز نخورده ام. که ...
  • ... حق - تعالي - پس در کاسه کرد (و بياورد) و ما از آن گوشت بخورديم. ...
  • ... دنيا ياد توست، و در آخرت از لقاء تو. آن من اين است. تو هر چه ...
  • ... «چون آن جوانمردان در آمدند، گفتند: من ربک؟، گفتم: «باز گرديد و ...
  • ... رحمهما الله - که در باديه سي هزار مردم را آب دادند - هر دو بر ...
  • ... کارواني مي گذشت در ميان کاروان يکي اين آيت مي خواند: الم يأن ...
  • ... کناد». همه از پاي در افتادند (و گريان شدند) و عاقبت روي به ...
  • ... : «من مبتلا شدم در اين کار. تدبير من چيست؟». يکي گفت: «اگر خواهي ...
  • ... فرزند خرد خود را در کنار گرفت. و مي نواخت چنان که عادت پدران ...
  • ... خوردن ». گفت: «در شما دو خصلت است که هر دو از جهل است: يکي آن ...
  • و در مناجات گفتي: «خداوندا! بر من رحمتي کن، که تو بر من عالمي. و ...
  • ... صديق روزگار، و در انواع معاملات و اصناف حقايق، حظي تمام داشت، و ...
  • ... سرنهاده، گوسپندان در پيش کرده. ...
  • ... روزي چند به صدق در اينجا بوده است که همه روح و راحت گشته است ». ...
  • ... ، و به توکل قدم در باديه نهاده و عزم کرديم که سخن نگوييم. و به ...
  • ... را بدست آورم و در خدمتش بکوشم. ...
  • ... نگاه مي داشت و در پي او مي آمد تا ببازار درآمد. و او آواز مي ...
  • ابراهيم تيز تيز در وي بنگريست.ياران ديدند. چون آن مشاهده کردند، ...
  • ... هر روز مي آمدي و در روي پدر نگاه مي کردي. ابراهيم بر آن گمان ...
  • ... جان من. دعاي من در حق او اجابت يافت » اگر کسي را از اين حال عجب ...