167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

تذکرة الاوليا عطار

  • ... درست بود - و قدم در عبوديت نهادن و از ربوبيت بيرون آمدن - يعني ...
  • ... که گفت: «مردمان در ادب بر سه قسم اند: يکي اهل دنيا که ادب به ...
  • ... » - اما شايد که در آن وقت که اين گفته باشد او را با او داده ...
  • ... نباشد و اصل ذکر يا در غيبت يا در حضور، چون غايب از خود غايب بود ...
  • ... مي آيد، چنان که در ابتدا همه از توحيد برخاست و به رنگ عدد شد، ...
  • ... است که گفت: «مرا در ابتداء مجاهده حال چنان بودي که وقت بودي که ...
  • نوروزنامه خيام

  • ... انگشتري پيروزه در انگشت داشت، تيري بيامد و برنگينه انگشتري زد و ...
  • ... انگشتري و نگين هر دو در حوض افتادند، هر چند کساني فرو رفتند و ...
  • ... بود جاي تير خويش در دل دشمن بينند، اين قدر در معني تير و کمان ...
  • ... زکريا که هيچ چيز در تن مردم نافع تر از شراب نيست، خاصه شراب ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • شبي در خواب ديدم كه يكي مرا گفتي: «چند خواهي خوردن از اين شراب ...
  • ... شنبه يازدهم شوال در نيشابور شدم، چهارشنبه آخر اين ماه كسوف بود ...
  • ... گرفته تا آب دريا در نيايد و مساحت شهر را هزار در هزار قياس كردم ...
  • ... و باقي هموار و در همه ساحل كه بلندي نباشد شهر نسازند از بيم ...
  • در اين شهر رخام بسيار است و بيش تر سراها و خانه هاي مردم مرخم ...
  • ... حج نتواند رفتن در همان موسم به قدس حاضر شود و به موقف بايستد و ...
  • ... ولايت تازي زبانند و در اصطلاح زمين يمن را حمير گويند و زمين ...
  • اخلاق الاشراف عبيد زاکاني

  • و بايد که منع در خاطر نيارد که المنع کفر، و آن را غنيمت تمام ...
  • ... به جان برنجند، و در تکذيب او تاويلات انگيزند؛ و اگر بي ديانتي ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... بگشايند آب دريا در حوض‌ها و مصانع رود و آب اين شهر از اين مصنع ...
  • ... سرپوشيده آن آب را در آن حوض مي گيرند تا تلف نشود تا مردم ديه و ...
  • کليله و دمنه

  • ... و انوار حکمت او در دل شب تار درفشان، بخشاينده اي که تار عنکبوت ...
  • ... ياد کرده شود، و در آن هم جانب ايجاز و اختصار را برعايت رسانيده ...
  • و در ترجمه سخنان اردشير بابک، خفف الله عنه، آورده اند که: لا ملک ...
  • ... و بر آن جمله که در احياي سوابق امير عادل ناصرالدين و الدولة، ...
  • ... هر يک از ايشان در ايالت و سياست و عدل و رافت علي حده امتي بوده ...
  • ... آراسته داراد، و در دين و دنيا بغايت همت و قصاراي امنيت برساناد، ...
  • ... آن چند نسخت ديگر در ميان کتب بود بدان تبرک نموده آمد، و حقوق او ...
  • ... شناخت، و آن را در خزاين خويش موهبتي عزيز و ذخيرتي نفيس شمرد، و ...
  • ... ايشان حاکمي که در امضاي احکام شرع از طريق ديانت و قضيت امانت ...
  • و در اثناي وصايت پسر خويش اميرالمومنين مهدي را رضي الله عنهما مي ...
  • ... عطايي برسم مي ده در حد اقتصاد و منعي نيکو بي تنگ خويي مي فرماي؛ ...
  • ... آنچه از جهت وي در تاسيس خلافت و تاکيد ملک و دولت تقديم افتاد، ...
  • ... اگر تقلب احوال را در وي اثري ظاهر نگردد و دست زمانه از ساحت ...
  • ... معرفت قوانين سياست در جهان داري اصل معتبر است و بقاي ذکر بر ...
  • ... شرايط سخن آرائي در تضمين امثال و تلفيق ابيات و شرح رموز و ...
  • ... ننمتيند و هراينه در معرض فضيحت افتد. ...
  • ... پادشاه درين دار در مکارم خاندان مبارک و فضايل ذات بي نظير، بر ...
  • ... ارزاني داشت ، و در معرفت کارها و شناخت مناظم آن راي صائب و فکرت ...
  • ... حاجت گفتن ، و هشتم در محافل خاموشي را شعار ساختن و از اعلام ...
  • ... که بر اين تعبيه در صحراي مباسطت آيم و حجاب مخافت از پيکر مراد ...
  • ... برين مقصور است که در اين کتاب بنام او بابي مفرد وضع کرده آيد ...
  • ... پسنديده داشتند ، و در تحسين سخن بزرجمهر مبالغت نمودند ، و ملک ...
  • ... مشرف گردانند ، و در دولت و نوبت خويش پيدا آرند ...
  • ... اصل وضع و غرض که در جمع و تاليف آن بوده است بشناسد ، چه اگر اين ...
  • ... آن را ب آهستگي در طبع جاي مي دهد ، که اگر بر اين جمله نرود ...
  • مردي در بيابان گنجي يافت ، با خود گفت اگر نقل آن بذات خويش تکفل ...
  • و نيز در نور ادب دل را روشن کند ، و داروي تجربت مردم را از هلاک ...
  • ... اقدام مي نمايد تا در معرض تلف افتد ...
  • ... ، چنانکه دو مرد در چاهي افتند يکي بينا و ديگر نابينا ، اگرچه ...
  • با آنچه گويند در هر زياني زيرکيي است لکن از وجه قياس آن موافق تر ...
  • ... بر خويشتن نپسندد در حق ديگران روا ندارد ، که لاشک هرکرداري را ...
  • ... کسي نباشد که مشت در تاريکي اندازد و سنگ از پس ديوار ، وانگاه ...
  • ... مبتلا گشته ، اگر در معالجت ايشان براي حسبت سعي پيوسته آيد و صحت ...
  • چون براين سياقت در مخاصمت نفس مبالغت نمودم براه راست باز آمد و ...
  • ... بترک حسد بگويد تا در دلها محبوب گردد ، وسخاوت را با خود آشنا ...
  • ... ديده آيد بي شک در اثناي آن دل بگشايد اما پس از بيداري حاصل جز ...
  • ... ، چه مشقت طاعت در جنب نجات آخرت وزني نيارد ، و چون از لذات دنيا ...
  • ... گويند که صد سال در عذاب دايم روزگار بايد گذاشت چنانکه روزي ده ...
  • ... و منقبض که گويي در صره اي بستستي نفس بحيلت مي زند زبر او گرمي و ...
  • ... مرشح توانيم بود و در طلب آن قدم توانيم گزارد فاقع کما اقعي ابوک ...
  • ... :من مي خواهم که در اين فرصت خويشتن را بر شير عرضه کنم، که تردد و ...
  • ... نزديکان خود فرمايد که در خدمت او منازل موروث دارند و بوسايل ...
  • ... مروت خويش پيدا آيد در ميان قوم ، چنانکه فروغ آتش اگرچه فروزنده ...
  • ... قدر منفعت بايد که در صلاح ملک از هريک بيند ، چه اگر بي هنران ...
  • ... پوشانيده دارد ، در ان ميان شنزبه بانگي بکرد بلند و آواز او چنان ...
  • در امضاي اين راي مصيب نبودم ، چه هر که بر درگاه ملوک بي جرمي جفا ...
  • ... نزديک گردانيد و در اعزاز و ملاطفت اطناب و مبالغت نمود ، و روي ...
  • ... مقصور گردانيدم و در نصيب خويش غافل بودم ، و اين گاو را بخدمت ...
  • ... از ان کنيزکان که در جمال رشک عروسان خلد بود، ماهتاب از بناگوش ...
  • ... آفريدگار عز اسمه بيني در مقابله جور و تهور خويش ،که چون برايت ...
  • در حال باعتذار مشغول گشت و بگناه اعتراف نمود و از قوم بلطف هرچه ...
  • ... اهمال و تقصير را در مذهب حميت رخصت نبينم و اگر غفلتي روا دارم ...
  • ... فرو نگذارد خاصه در کاري که نفع آن بدو بازگردد ...
  • ... بازنگردد وجهي دارد و در احکام خرد تاويلي يافته شود ، و اگر بي ...
  • ... مکيدت او بدانست و در هر يک خللي تمام و ضعفي شايع ديدم ...
  • ... مهتري مشاهدت کند در حال اطراف کار خود فراهم گيرد ، و دامن از ...
  • ... کرده ست و خلاف او در دلها شيرين گردانيده ...
  • ... شود خبث عقيدت او در طلعت کژ و صورت نازيباش مشاهدت افتد ، که ...
  • ... مخالطت گزيند و در حسرت وندامت نيفتد ؟ و صحبت سلطان اختيار کند و ...
  • ... بکفاف قانع نباشد و در طلب فضول ايستد چون مگس است که بمرغزارهاي ...
  • ... پشت شوند و دست در دست دهند و يک رويه قصد کسي کنند زود ظفر يابند ...
  • ... بران گذشت روزي شير در طلب شکاري مي گشت پيلي مست با او دوچهار شد ...
  • ... مال و توقي نفس در جهاد گذارد ...
  • ... هرکجا رويم اگر چه در خصب و نعمت باشيم بي ديدار تو ازان تمتع و ...
  • ... :خدمتگار سلطان در خوف و حيرت همچون هم خانه مار و هم خوابه شير ...
  • ... و ، ظهور عجز تو در دعوي که برفق اين کار بپردازي و بدين جاي ...
  • ... ، معلوم بود لکن در اظهار آن با تو تاملي کردم و منتطر مي بودم که ...
  • ... شرايط تعريک و تعزيز در باب وي تقديم افتاده ، پدر را ، مرده ، بر ...
  • ... اتباع من بود ، در ديده دشمنان خار و بر روي دوستان خال ...
  • ... معذور ندارد ، و در تخلص تو ازان معونت و مظاهرت روانبيند ، و همه ...
  • ... سخني نگويد و مرا در رازي محرم نشمرد ...
  • ... قوت گرفت و هريک در بدکرداري و ناهمواري آن را دستور معتمد و ...
  • آورده اند که در شهر کشمير بازرگاني بود حمير نام و زني ماه پيکر ...
  • ... تا ملک بداند که در کار من تعجيل نشايد کرد و بحقيقت ببايد شناخت ...
  • ... و اشارت عالمان در آنچه ساعي پيش از اجل ميرد با تو بگفته ام ، و ...
  • ... کرد و نصايح ترا در دل من بي قدر گردانيد ، چنانکه بيمار مولع ...
  • ... نمي دانم ، چون در اين مقام افتادي بهتر آنکه بگناه اعتراف نمايي ...
  • ... کرد ، پس جهانيان در همه معاني از حجت فارغ آمدند ، و بيش هيچ کس ...
  • ... انگيزد که راي ملک در تدارک آن عاجز آيد ،و شمشير او از تلافي آن ...