167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

تذکرة الاوليا عطار

  • ... و دلي است صحيح. در مرده دل کافران است. دل بيمار دل گنهکاران است ...
  • ... من کسي را ديدم در شبي، که عظيم گرسنه بود. لقمه يي پيش او آوردم، ...
  • ... خويش را نشناسد، در دين خويش در غرور بود». ...
  • ... شهوت سوخته گردد. و در تن فرزند آدم هزار عضو است جمله از شر، و ...
  • ... غير فراموش کند در ياد کرد او. و هرکه فراموش کند ذکر اشياء در ...
  • ... يکي از شما چراغي (در) گرفتم براي خداي - تعالي - و يکي براي خود. ...
  • ... بيرون کنم و مرقع در پوشم و معاملت مرقع پوشان پيش گيرم تا صوفيي ...
  • ... درد وشوق بود و در شيوه معرفت و کشف توحيد شأني رفيع داشت و در ...
  • ... برفتند) و او خود را در مزبله يي يافت استخوان مرده در پيش نهاده ...
  • ... گفت: «صوفي، هيچ در بند او نبود و او در بند هيچ نبود». و گفت: ...
  • و اظهار تصوف در خراسان از او بود و او با جنيد و رويم و يوسف حسين ...
  • ... آن بود که نفس را در آن حظ نبود به هيچ حال و اين اخلاص عوام بود ...
  • ... عباد اين قوم بود و در تابعين به زهد او کس نبود و در مراقبه و ...
  • ... و آن آن است که: در بازار چيزي مي خريدي. او دانگي گفت و تو سه ...
  • ... را درم و دينار در دل او بزرگتر از بزرگي آخرت (بود)، چگونه اميد ...
  • ... رحمة الله عليه - در شأن خويش يگانه و مقبول اهل زمانه و الطف ...
  • ... داشته و مقام او در شونيزيه بود و در بغداد وفات کرد. ...
  • ... به يقين خود را در خطر انداخته است و هر که اعتماد بر فضل خداي ...
  • ... نه از آن است که در روزگار تو تراجعي هست، بل که اين خاطر تو از ...
  • ... تير ملامت، آن صدف در کرامت، آن مجرد رجال، آن مشرف کمال، آن ...
  • ... او را بود، که هم در غايت سوز و اشتياق بود و هم در شدت لهب فراق، ...
  • پس اقاويل در وي بسيار گشت. بعد از آن عزم مکه کرد و دو سال در حرم ...
  • نقل است که درويشي در آن ميان از او پرسيد که: «عشق چيست؟». گفت: ...
  • ... از شعله آتش عشق در انتظار لقاء جلال حق پاک سوخته و از همه علائق ...
  • ... بندگي، که بنده او در بند او به سلامت بود و آزاد در معرض هلاکت » ...
  • ... قيامت همه خلق را که در زمان من هستند به من بخشد از آنجا که ...
  • ... هوا فراز کردم هوا در دست من شوشه زر کردند و دست بدآن فراز نکردم ...
  • ... «خداوند مرا سفري در پيش نهاد که در آن سفر بيابانها و کوهها ...
  • ... ماري چيزي بدهان در گرفته، در دهان تو نهد. بعد از آن هرگز ار تو ...
  • ... بينايي خود بکنم و در زير قدم او نهم؛ و يا هستند در وقت من؟ تا ...
  • ... کرده است از دوزخ در آنچه من چشيدم ذره يي نبود، و هر وعده که خلق ...
  • ... مسجدهاي ديگر چند در ميان است؟». گفت: «اگر به شريعت گيريد همه ...
  • ... و رعونات نفس او در چشم او مي نهاده، در هيچ معامله يي اقتدا بدو ...
  • ... نوعي به صواب بود و در حقايق زباني بليغ داشت؛ و در مصر مقيم بودي ...
  • ... رسانيديم که هرگز در خاطر تو نگذشته است، و حوران نثارها مي کنند ...
  • نقل است که در ابتداء اصحاب شيخ از غايت فقر و اضطرار گياه مي ...
  • ... که تنهاي ايشان در نعمت رسته باشد و در بند پرورش اعضاء باشند، و ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... كوه مي‌آيد و بر در شهر طاق هاي سنگين ساخته‌اند و آب بر پشت آن ...
  • ... رسيدن بدين ديه در راه ريگ فراوان بود، از آنكه زرگران در عجم به ...
  • ... بگرديد و به كوه در شد، سوي مشرق، و صحراها و سنگستان‌ها بود كه ...
  • ... قبه بر سر هشت عمو در خام است و شش ستون سنگين و همه جوانب قبه ...
  • ... كوهي محكم است و در آن وقت امير آن شهر گيلكي ابن محمد بود و به ...
  • اخلاق الاشراف عبيد زاکاني

  • ... محاربه و مجادله در آيد، از دو حال خالي نباشد: يا به خصم غالب ...
  • ... فرمايند که : قدما در اين باب غلطي شنيع کرده اند و عمرگرانمايه ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... است، همه سپيد و در خانه سه خلوت كوچك است بر مثال دكان‌ها: يكي ...
  • ... : سيصد و سي ارش در سيصد ارش، ارتفاع آن دوازده گز، صحن آن هموار و ...
  • ... كه بسي سراهاست در مصر كه در او حجره هاست به رسم مستغل -يعني به ...
  • اخلاق الاشراف عبيد زاکاني

  • ... استقصاي هر چه تمامتر در اين باب تامل فرمودند، راي انور ايشان بر ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... دويم نهنگ بسيار در آن باشد كه هر حيواني كه به آب افتاد در حال ...
  • ... المقدس عزم كردم كه در دريا نشينم و به مصر روم و باز از آنجا به ...
  • ... گين بنهاده است و در هر يك درختي كشته چنان است كه باغي و همه ...
  • ... بياندازند بر سر رسد و در مشرقي شهر افتاده است چنان كه چون در ...
  • ... بدان موضع گوها در سنگ افتاده است همچو كاسه ها گويند پيغمبر (ص) ...
  • ... ايم كه خانه كعبه در ميان مسجد حرام و مسجد حرام در ميان شهر مكه ...
  • ... بازارهاي نيك و در آنجا در آذرماه پارسيان دويست من انگور به يک ...
  • ... و يكي سپيد تازه در دست داشت، و آن روز پنجم اسفندارمذ ماه قديم ...
  • ... كه شهر و محل‌ها در نشيب است مسجد را درهاست كه، همچنان كه نقب ...
  • ... را عادت است كه در شبان روزي دو باره مد برآورد چنان كه مقدار ده ...
  • ... ملك حلب عاصي شد در سلطان او چاكري از آن سلطان بود كه پدران او ...
  • حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • ... طرفي گفته آمد نه در خور مناقب وي چه در خور طبع قاصر و راي رکيک ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... شهري آبادان و بر در شهر اسطوانه اي سنگين ديدم، چيزي بر آن نوشته ...
  • ... ديديم بيست هزار مرد در وي بودند و بازارهاي نيكو و بناهاي عالي. ...
  • اخلاق الاشراف عبيد زاکاني

  • ... عدد هر شيخکي که در بهشت است هزار قاضي و نواب و وکلاي او نشسته ...
  • نوروزنامه خيام

  • ... شمار، و همه خراسان در زير فرمان او بود، و از خويشان جمشيد بود، ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... قوي از پس يكديگر در گرد او كشيده است از گل محكم هر دو ديوار قرب ...
  • کليله و دمنه

  • ... وي سپارند و ازو در امضاي عزايم معونت طلبند ، که پادشاه اگرچه از ...
  • ... داد که: دل ملک در امضاي باطل قوي تر ، و درشت تر از سخن منست در ...
  • نوروزنامه خيام

  • ... الخيل، گفت نيکي در پهلوي پيشاني اسپ بسته است، و مر اسپ را ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... العنب مي‌گفتند در راه سداب فراوان ديديم كه خودروي بر كوه و صحرا ...
  • و در آن خانه صخره هميشه مردم باشد از مجاوران و عابدان، و خانه را ...
  • ... پنجاه غلام هميشه در آنجا ملازم باشند و از كوشك راه به مطبخ است ...
  • ... كه از آن نزه تر در عالم نباشد و آن را شاطي عثمان مي‌گفتند و شط ...
  • اخلاق الاشراف عبيد زاکاني

  • ... موسوم گشته، پيوسته در پس درها باز مانده و در دهليز خانه ها سر ...
  • ... نصيحت گويد که تو در کودکي جماع بسيار داده اي، اکنون ترک مي بايد ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... موسي، عليه السلام در آن غار بود زيارت آنجا دريافتم و از آنجا ...
  • ... بصره بيرون آمديم و در زورق نشستيم از نهر ابله تا چهار فرسنگ كه ...
  • کليله و دمنه

  • و آخر ايشان در نوبت واول در رتبت، آسمان حق و آفتاب صدق، سيد ...
  • ... عقيدت او صافي تر در بزرگ داشت جانب ملوک و تعظيم فرمانهاي ...
  • و در مدت صد و هفتاد سال که ايام دولت اين خاندان مبارکست - ايزد ...
  • و هر جانور که در اين کارها اهمال نمايد از استقامت معيشت محروم ...
  • ... آورد و گفت: ملک در معني دمنه و بازجست کار او و تفتيش حوالتي که ...
  • ... تو افتاد لاشک دل در تو بندد ، باخه را با رخت بنهد و روي بتو آرد ...
  • ملک گفت: در سداد و امانت و راستي و ديانت تو شبهتي نتواند بود ، و ...
  • ... و پيکان بيلک که در کسي نشيند بيرون آوردن آن هم ممکن گردد و ...
  • ... شايگاني ، والا در شهرها پراگنيم ، که جنگ جانب ايشان را موافق تر ...
  • ... گوش بيرون کنيد و در عواقب اين کار تأمل شافي واجب داريد ، که ...
  • زن خويشتن در خواب کرد نيک بآزرمش بيدار کرد و گفت: اگر نه آزار تو ...
  • ... مايه گرفته است و در طبعها تمکن يافته ، و بر دوستي که براي حاجت ...
  • ... رسانيده اند که تو در زهد و عفت منزلتي يافته اي ، و چون ترا ...
  • ... اتباع است و هريک را در محل و منزلت او اصطناع فرمودن و ، بر ...
  • ... چه فرمانهاي ملوک در دما و فروج و املاک و اموال جهانيان روا باشد ...
  • ... از آن روز که من در خدمت ملک آمده ام تا اين غايت هيچيز از من ...
  • ... حاضر خواست و گفت: در ميان شما بسيار کس بعقل و شجاعت و هنر و ...
  • کشکول شيخ بهايي

  • در همين کتاب، در بحث لف و نشر چنين آمده است: زمخشري پيرامن اين ...
  • تذکرة الاوليا عطار

  • ... شبانگاه بفروختي و در وجه قوت نهادي و اگر خرما يافتي دانه ها ...
  • در تورات آمده است که حق -تعالي -مي فرمايد: شوقناکم، فلم تشتاقوا» ...
  • ... ازاري) از گليم در ميان بند و بر سر آن محلت که تو را بهتر شناسد، ...
  • ... ديدم که جمله خلايق در حسابگاه ايستاده بودند و پيغمبر - عليه ...
  • ... به زير آب شدي و در زير آب نشستي ( تا وقت زوال. چون اخي ابراهيم ...
  • ... ، و مصحف و مصلي در مسجد نهاده بود. پيرزني درآمد و برگرفت و مي ...