نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان انوري
بس دل که کنون به قهر
در
پاي آورد
زين تيشه که آن نگار بردست گرفت
از گردش اين هفت مخالف بر هفت
هر هفت
در
افتيم به هفتاد آگفت
از مرگ به يک تپانچه
در
خاک افتاد
احسنت اي مرگ هرگزت مرگ مباد
در
پيرهن غنچه نمي گنجد گل
از شادي آنکه رنگ رويت دارد
دل گرچه غمت ز جان نهان مي دارد
اشکم همه خرده
در
ميان مي دارد
در
ملکت تو چه بيش و کم خواهد شد
گر چاوش تو به پاسبان برگذرد
تا دسترسي بود مرا
در
غم تو
انگشت به هيچ شاديي نتوان برد
جانا ز وفا روي مگردان که هنوز
خاک
در
تو نشان رويم دارد
آنرا که به عشق رغبتي هست کجاست
تا رنجه شود نخست و
در
من نگرد
در
عرصه ملکي که کمي نپذيرد
با چند هنر کز چو مني نگزيرد
برخيز و به عزم گلستان موزه بخواه
تا چادر غنچه باز
در
سر گيرد
گر دست غم تو دامن من گيرد
کمتر غم جان بود که
در
من گيرد
راي تو که صلح روز ملک انگيزد
در
حادثه اي چو رنگ قهر آميزد
در
تهمت تو اگر بريزندم خون
اين تهمت تو به خون بهايي ارزد
آرام دهش دو روز
در
زير کلاه
باشد که از اين فتنه فرو آرامد
اي ديده دل آيت بلا مي خواند
هشدار که
در
خونت بسي گرداند
ما را بجز از نياز هيچ چيز نماند
در
کيسه عقل نقد تمييز نماند
در
خار فزوده و ز گل کاسته اند
چتوان کردن چو اين چنين خواسته اند
چشم و دل من که هرچه گويم هستند
در
خصمي من به مشورت بنشستند
در
بزمگهي که مطربي کوس کند
بر تير قضا تير تو افسوس کند
رايات تو گر روي به بغداد نهد
دجله به
در
ريش زمين بوس کند
خوش خوش چو مرا دم تودر دام افکند
در
دست فراق و پاي ايام افکند
اکنون باري دست من و دامن تست
گر چرخ سزا
در
آستينم نکند
اسب تو ز تاختن فرو ناسايد
تا پيش
در
خليفه جولان نکند
قومي که
در
اين سفر مرا همراهند
از تعبيه زمانه کم آگاهند
صفحه قبل
1
...
1657
1658
1659
1660
1661
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن