نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان انوري
کمترين بندگانت انوري بر
در
به پايست
چون حوادث باز گردد يا چو اقبال اندر آيد
مدتي بنده نيابد خبري زان انعام
هم
در
آن بي خبري عمر همي فرسايد
خواجه گويد که فلانست برو زو بطلب
بنده دم
در
کشد و هيچ بدان نفزايد
تو ز من فارغ و دلم شب و روز
چشم بر
در
ترا همي پايد
در
عمرم فلک به دست اجل
مي بترسم که گل براندايد
هرکه را
در
دل از هواي تو مهر
با دلش چرخ راز بگشايد
باز
در
جزر مي کند تاثير
تا چو آب و گلشن بيالايد
تا گرش
در
حساب کون و فساد
کز شش و هفت جام دربايد
پندم نپذيرفتي و خوکي شدي آخر
وامروز
در
اين شهر کسي خوک نگايد
مي گفت کجاست باد فضلي
کم زين سر خاک
در
ربايد
بدان خداي که
در
کارگاه صنعت کرد
رخ سياه مه از نور آفتاب سفيد
که
در
مفارقت بازگاه چون فلکت
مرا ز سايه به خورشيد عمر نيست اميد
خاک مسکين زبيم سيلي او
مضطرب گشت و جرم
در
دزديد
بازار يکي مزرعه تخم فسادست
زان تخم
در
آن خاک چه پاشي که چه رويد
قولي نبود راست تر از قول شهادت
زان
در
همه بازار يکي راست نگويد
مرکب ميمون ادام الله توفيقه که هست
يادگار نوح پيغمبر که
در
کشتي کشيد
شهسوار سر اسري
در
شبي هفت آسمان
بر براق تيز تک ره چون بپيمود و بريد
گفتمش اسبا قديما خرنه اي آخر بگوي
تا مبارک مقدمت
در
دور عالم کي رسيد
اي برقد تو راست قباي سخا و جود
حرفيست
در
لباس مرا با تو گوش دار
در
تن مراست کهنه قبايي که پاره اش
دارد ز بخيه کاري ادريس يادگار
چو حلقه
در
کعبه بگيرم از سر صدق
براي دولت و عمرش دعا کنم بسيار
ور يک دو سه روز کرد تقصير
در
خدمت تو عبث مپندار
خداوندا تو آني کافرينش
به کلي هست چون دريا و تو
در
قاضي از من نصيحتي بشنو
نه مطول به از طويله
در
باده خوردن به ساتکيني
در
از هنر نيست بلکه هست خطر
صفحه قبل
1
...
1648
1649
1650
1651
1652
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن