167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

کليله و دمنه

  • ... امثال اين حادثه در حق ايشان غريب و عجيب نمي نمايد. ...
  • ... شوي و بعضي ازيشان در بند بمانند ، و چون من بسته باشم اگرچه ...
  • ... پسنديده و سيرت ستوده در موالات تو صافي تر گردد ، و ثقت دوستان ...
  • ... مروت نسزد که چون در طلب مقاربت تو راه دور پس پشت کنم روي از من ...
  • ... پوشانيد و هرچند در مستور داشتن آن جد رود آخر راه جويد و جهان ...
  • ... نگردد، که آب اگر چه در آوندي دير بماند تا بوي و طعم بگرداند چون ...
  • ... تو محتاج ، و اين در را لازم گرفته ام و البته بازنگردم و هيچ ...
  • ... ، و اين مدافعت در ابتداي سخن بدان کردم تا اگر غدري انديشي من ...
  • ... گفت: همچنين است و در خوشي اين موضع سخني ندارم، لکن مرعي و لا ...
  • ... دارد ، و طعمه من در آن حوالي بسيار يافته شود و نيز اين جايگاه ...
  • ... بديد ، بترسيد و در آب رفت. زاغ موش را آهسته از هوا بزمين نهاد و ...
  • ... بشنود ، که منزلت او در دوستي تو همچنانست که ازان من. ...
  • ... بشهر ماروت بود در زاويه زاهدي و آن زاهد عيال نداشت ، و از خانه ...
  • ... باز مي گفت و زاهد در اثناي مفاوضت او هر ساعت دست برهم مي زد تا ...
  • شبانگاهي بفلان شهر در خانه آشنايي فرود آمدم.چون از شام فارغ شديم ...
  • ... را چه مي خواني و در خانه کفاف عيال موجود نه ! آخر هرگز از فردا ...
  • ... .راست مي گويي و در خانه قدري کنجد و برنج هست ، بامداد طعامي ...
  • ... بصاع بفروخت.و من در بازار شاهد حال بودم. ...
  • ... انحطاط منزلت خويش در دل موشان بشناختم و توقير و احترام و ايجاب ...
  • ... بداند که درخت که در شورستان رويد و از هر جانب آسيبي مي يابد ...
  • ... خوشتر است ، چه دست در دهان اژدها کردن و از پوز شير گرسنه لقمه ...
  • ... ماند، علم خود را در کار بايد داشت و از ثمرات عقل انتفاع گرفت ، ...
  • ... حال مشاهدت کرد در هوا رفت و بنگريست که بر اثر او کسي هست بهر ...
  • ... گفتند :رنجي برگير و در حوالي ما بنگر تا آهو را اثري بيني. ...
  • ... سوز فراق اگر آتش در قعر دريا زند خاک ازو بر آرد ، و اگر دود ...
  • بترسيد و از بيم خون در تن وي چون شاخ بقم شد و پوست بر اندام وي ...
  • ... بکنيم و روزگار دراز در آن مقاتلت بگذرانيم ، يا ظفر روي نمايد يا ...
  • ... طاقت و قدر امکان در آن معني رضا افتد ، صلح قرار دهيم و خراجي ...
  • ... ازانکه حسب و نسب در من يزيد کردن ، و دشمني را که هميشه از ما کم ...
  • ... يابيم زيرا که ايشان در جنگ از ما جره ترند و قوت و شوکت زيادت ...
  • ... وزير کافي گزيد ،و در دلهاي عوام مهيب بود ، و حشمت او از تنسم ...
  • ... است که همگنان را در کسب سعادت و طلب دولت حرکتي بباشد و هريک ...
  • ... آن نتوان داشت و در بعضي جماعتي را شرکت شايد داد و اين سر ...
  • ... کنيم تا زاغ برسد ، در اين کار ازو مشاورتي خواهيم ، که او هم از ...
  • ... تهتک و ناسازواري در افعال وي ظاهر. ...
  • ... راي و خرد خويش در ضبط آريد و تدارک هريک بر قضيت مصلحت واجب ...
  • ملک گفت: هرکه در ميان شما کياستي و دهائي دارد بايد که حاضر شود ...
  • ... رساند ، واگر عنفي در ميان آرد از غرض بازماند ، و کارهاي گشاده ...
  • ... اما دريدن و دوختن در ميان باشد. ...
  • ... ماهم ، و بر رسول در آنچه گويد و رساند حرجي نتواند بود ، و سخن ...
  • ... مصادقت مؤکد گشته بود در اين ميان او را غيبتي افتاد و دراز کشيد. ...
  • ... رسيد.چون خرگوش را در خانه خويش ديد رنجور شد و گفت: جاي بپرداز ...
  • کبک انجير گفت که :در اين نزديکي بر لب آب گربه ايست متعبد ، روز ...
  • ... بشنود گفت :پيري در من اثر کرده ست و حواس خلل شايع پذيرفته و ...
  • ... املا کرد و اين مثل در گوش او خواند: المکثار کحاطب الليل. ساعتي ...
  • ... نکند و افسون او را در گوش جاي ندهد ، چه بر دوستان ناآزموده ...
  • ديوي در صورت آدمي با او هم راه شد. دزد ازو پرسيد که: تو کيستي ؟ ...
  • ... ، و مثال داد تا در نيکو داشت مبالغت نمايند. ...
  • ... باشد ، و هر دعا که در آن حال گويد باجابت پيوندد. ...
  • ... وي چون مهره ام در دست بوالعجب. ...
  • ... آوردي ، و بنوعي در محرميت خويش مي افزود تا بر غوامض اسرار و ...
  • ... برخت شبانان که در آن حوالي گوسپند مي چرانند آتش باشد ، من فروغي ...
  • ... روي بنشاط و رغبت در برگيرد. ...
  • ... مشغول نگرداند ، چه در آب خشکي جستن و از آتش سردي طلبيدن سودايي ...
  • ... نهاد و از مذلتي که در راه افتاد روي نتافت ، که احوال دنيا ميان ...
  • ... بود که مدت دراز در خانه دشمنان بماندي و بر زبان تو کلمه اي نرفت ...
  • ... خردمند بايد که در اين معاني بچشم عبرت نگرد واين اشارات بسمع خرد ...
  • ... مخالفان مکار دامن در تواند چيد ، بکمال مراد و نهايت آرزو برسد و ...
  • ... دراز شد جفت او در اضطراب آمد و غم و حيرت و اندوه و ضجرت بدو راه ...
  • پس هر دو رايها در هم بستند هيچ حيلت و تدبير ايشان را واجب تر از ...
  • ... تاملي بکرد و ساعتي در اين تردد و تحير ببود آخر عشق زن غالب آمد ...
  • ... ديگر ممکن نگردد در يوبه وصال خوش مي باشند و بر اميد خيال بخواب ...
  • ... کرد ، و آثار تردد در وي مي نمود. بوزنه را ريبي افتاد که پيغامبر ...
  • ... ، مگر اندکي، که در جنب فراغ ما و شفاي ايشان خطري نيارد. ...
  • ... اين حديث و بيش در مجلس مردان منشين و لاف حسن عهد فروگذار. ...
  • ... شد. روباهي بود در خدمت او و قراضه طعمه او چيدي. ...
  • ... بيان کند مثل آنکه در امضاي عزايم تعجيل روا دارد و از فوايد تدبر ...
  • ... تأخير ممکن نگشت ؛ و در خانه راسوي داشتند که با ايشان يکجا بودي ...
  • ... زاهد بازآمد راسو در خون غلطيده پيش او باز دويد. ...
  • ... خردمند روشن راي در هر دو باب بر قضيت فرمان حضرت نبوت رود ...
  • ... دوستي بجهد بسيار در دايره محبت کشد و بي موجبي بيرون گذارد از ...
  • ... چون بحکم مقدمات در باطن گمان مودت افتد اگر انبساطي رود و ...
  • ... خدمت و ذمام معرفت در دل ايشان وزني آرد ، محبت و عداوت ايشان بر ...
  • ... پيش وي گشاده باشد در مقام خوف و فزع نه ايستد ...
  • ... است بر من توقف در اين حيرت و تردد، که سخط ملک خون من حلال دارد ...
  • ... ساختن، و حسن ادب در همه اوقات نگاه داشتن. ...
  • و عاقل چون در منشاء و مولد و ميان اقربا و عشيرت بجان ايمن نتواند ...
  • ... است تا خردمندان در حوادث ، هريک را امام سازند و بناي کارها بر ...
  • ... بازگويد داستان ملوک در آنچه ميان ايشان و نزديکان حادث گردد ، پس ...
  • ... بي وزرا و معينان در امکان نيايد و انتفاع از بندگان آنگاه ميسر ...
  • ... تکيه مکنيد ، و دل در بقاي ابد بنديد ، و از ثمره تن درستي و ...
  • ... بفرمايد تا اين گوشت در منزل او بجويند برهان اين سخن ظاهر شود و ...
  • از اين نمط در حال خشم شير مي گفتند تا کراهيتي بدل او راه يافت ، ...
  • ... و دست خصمان را در کشتن شگال مطلق گردانيد. ...
  • ... هرچه بر خود نپسندد در باب همچو خودي چگونه روا دارد؟ قال النبي ...
  • ... برسد و بتأخيري که در ميان افتد مغرور نشايد بود ، که آنچه ...
  • ... ايشان همين جزع در ميان آورده اند و اضطراب بيهوده کرده و باز ...
  • ... و بهر آرزو دست در شاخ تازه نزند و بجمال شکوفه و طراوت برگ آن ...
  • و در آن بلاد انواع فواکه و الوان ثمار که هر يک را لذتي تمام و ...
  • ... صادق است و عزيمت در امضاي آن مصمم آنچه ميسر گردد از نصيحت بجاي ...
  • ... اقتدا بآبا و اجداد در جهالت و ضلالت از نتايج ناداني و حماقت است ...
  • در جمله خواست که آن را بياموزد ، يکچندي کوشيد و بر اثر کبگ پوييد ...
  • ... اعراض نمايد و نخوتي در دماغ کند که اسباب آن مهيا نباشد تا از ...
  • چه اگر در ملازمت اين سيرت غفلتي رود حظي که از مساعدت روزگار ...
  • ... بهراسيد و همه شب در غم آن مي ناليد و چون مار دم بريده و مردم ...
  • ... سيارگان عروس وار در جلوه گاه مشرق پيدا آمد، برخاست و براهمه را ...
  • ... فوايت عوض شمرد و در اين کار که دران اميدي بزرگ و فرجي تمام است ...
  • ... پيش من آيد اگرچه در اندوهي باشم شاد گردم. ...
  • ... ندارم و امثال من در خدمت ، بسيارند. ...
  • ... دشمن بازشوند و در دفع غدر خصمان سعي نمايند ...