167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • سعي کن سعي که در باب چنين خدمتگار
    سعي تو اندک و بسيار همه مشکورست
  • هيچ داني درو چه شايد بود
    باش در زير ريش او تيزست
  • آنچه بر گردن است ترکاج است
    وانچه در زير ريش تر تيزست
  • اگرچه در غم هجرت به نوک ناخن اشک
    نماند مردمک ديده اي که ديده نخست
  • تو پروريده کابوک آسمان بودي
    از آن قرار نکردي در آشيانه پست
  • اي کريمي که در زمين اميد
    هرچه رست از سحاب جود تو رست
  • باز چون با ز پارسيش افتاد
    در . . . مادرش چه سخت و چه سست
  • مر مرا در شبي که خدمت تو
    روي بختم به آب لطف بشست
  • در دو هستيت نيستي مرساد
    تا که مرفوع هست باشد هست
  • اي بزرگي که جود بحر محيط
    در کف چون سحاب تو بستست
  • مشکل و حل آسمان و زمين
    در سؤال و جواب تو بستست
  • خبرت هست کز جماعي چند
    در مني ده شراب تو بستست
  • بوالحسن اي کسي که در احسان
    وعده از رغبت تو مايوسست
  • راي تو در نظام ممالک براستي
    تيري که جيب گنبد گردونش ترکشست
  • هيچ دل با تو بد نشد که فلک
    آرزوهاش در جگر نشکست
  • همتت دامن کرم بفشاند
    آز هم در زمان ز فاقه برست
  • اي بزرگي که در بزرگي و جاه
    قدرت از چرخ هفتمين بيشست
  • جز به سعي تو برنخواهد گشت
    بنده را اين مهم که در پيشست
  • نيستي مسرف و ز غايت جود
    خلق را در تو ظن اسرافست
  • دل و جان تا مقيم خوارزمند
    واي بر تن که در خراسانست
  • آلوده منت کسان کم شو
    تا يک شبه در وثاق تو نانست
  • زين سود چه سود اگر شود افزون
    در مايه نفس نقص نقصانست
  • در عالم تن چه مي کني هستي
    چون مرجع تو به عالم جانست
  • برخيزم و بنگرم که حالش
    در حبس تکبر از چه سانست
  • از دست مشو ز سقطه من
    پاي تو اگرچه در ميانست