167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • بر اميد مدد رزق به سوي در تو
    هم به اول حرکت سجده کند جان جنين
  • در دياري که بود حشمت تو مالک عنف
    خاک را هست به خون ملک الموت عجين
  • گر شود قدرت کلک تو مصور در شير
    به نظر آب کند زهره شيران عرين
  • صورت دولت تو چون ز ازل رايت ساخت
    کرد تقدير ابد را به ازل در تضمين
  • در عالي تو آن سجده گه محترمست
    که رخ کعبه بود از حسد او پر چين
  • در زبانها سخن سال نو و ماه نوست
    ناگزيران طرب را طرب و باده گزين
  • نوبتي ملک به زين اندرست
    تا به ابد بر در طغرل تکين
  • در شب کين صبحدم فتح را
    نور دهد مغفر طغرل تکين
  • فتح و ظفر هر دو دو رايت کشند
    در حشم صفدر طغرل تکين
  • ور قلم در جهان کشد قهرش
    بارز کون را کند ترقين
  • راي او چون در انتظام شود
    دختر نعش را کند پروين
  • نهي او چون در اعتراض آيد
    حدثان را قفا کند ز جبين
  • گر عنان فلک فرو گيرد
    به خط استوا در افتد چين
  • ور زمام زمانه باز کشد
    شبش از روز بگسلد در حين
  • بر در کبرياي تو شب و روز
    اشهب روز و ادهم شب زين
  • گردون کجاست بر در قدر بلند تو
    خورشيد کيست پرتو راي صواب تو
  • در کشت زار روزي برگي نگشت سبز
    الا به اهتمام کف چون سحاب تو
  • بيداري است با تو چنان در مقام حزم
    کانجا به خواب هم نتوان ديد خواب تو
  • اي چرخ پست از بر راي رفيع تو
    وي ابر زفت در بر بذل بنان تو
  • رازي که از زمانه نهان داشت آسمان
    راند در اين زمانه همي بر زبان تو
  • آن روز کافرينش آدم تمام شد
    شد در ضمان روزي نسلش به نان تو
  • با پادشا منادي اقبال هر زمان
    گويد که اي زمين و زمان در امان تو
  • عمريست تا دو ديده چو نرگس نهاده ام
    در آرزوي مجلس چون بوستان تو
  • حزم تو پاسبان جهان باد و در جهان
    دايم قضا به عين رضا پاسبان تو
  • رازي که از زمانه نهان داشت آسمان
    راند در اين زمانه همي بر زبان تو