167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • در باغ آفرينش از حرص خدمت تو
    همچون بنفشه هرگز پشتي مباد بي خم
  • با راي تو چرخ در مصالح
    الحان کنان که هان تکلم
  • در موکب تو به ميخ پروين
    مه بر سم مرکبانت محکم
  • در شوره ز فتح باب دستت
    با ناميه هم عنان رود يم
  • گر قهر تو بر فلک نهد پاي
    در محور عالم افکند خم
  • واندر دو جهان مخالفت را
    با عجز و عنا و رنج در هم
  • نازان ز تو در صدور فردوس
    جد و پدر و برادر و عم
  • اقبال تو بر فزون به هر روز
    در دولت خسرو معظم
  • با خاک در تو ز ايران راست
    بر چهره صفاي آب زمزم
  • در مدح و ثنات شاعران راست
    تشريف و صلات خز معلم
  • گيرد فلک ار بخشک ريشم
    من در ندهم به خويشتن نم
  • دور از سعادت تو درين روزها دلم
    کز دوري بساط تو خون بود در تنم
  • با جان دلشکسته که در عهد من مباد
    گر عهد خدمت تو همه عمرم بشکنم
  • با اين همه کمال تو در هر مباحثه
    آن لکنتم دهد که تو پنداري الکنم
  • با جان من اگرنه هواي ترا رگيست
    خون خشک باد در رگ جان همچو روينم
  • يک جوز صدق کم نکنم در هواي تو
    تا برنچيند مرغ اجل همچو ارزنم
  • در خرمن قبول تو کاهي اگر شوم
    گردون برد به کاهکشان کاه خرمنم
  • وامروز در حمايت جاهت به خدمتي
    اندر چراغ مي کند از بيم روغنم
  • با باد در لطافت ازين پس مري کنم
    گر خاک درگه تو بماند نشيمنم
  • در نظم اين قصيده که فتوي همي دهد
    ابيات او به صدق مباهات کردنم
  • وين در زمين عافيت اعقاب خويش را
    تخميست کز براي شرف مي پراکنم
  • در قيامت به صد زبان همه شکر
    پاي مرد سديد حمدونم
  • گر بر اين مايه اختصار کني
    هم تو بيني که در وفا چونم
  • ورنه مي دان که به روز فنا
    معتکف بر در شبيخونم
  • خلق ناديده در جبلت تو
    هيچ سيرت که آن بود مذموم