167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

کليله و دمنه

  • و ملک اگر در اين حادثه بر من رحمت فرمود واعتمادي تازه گردانيد از ...
  • ... بدانچه اين اشارت را در فهم آرند و اين تجارب را مقتداي عقل و طبع ...
  • ... نگاه داشت مراتب در کارهاي ملک و قوانين سياست اصلي معتبر است ، و ...
  • ... ميوه دل من است و در حال حيات و از پس وفات بدو مستظهر باشم ...
  • گفت: من در خدمت يکي از بزرگان بودم. چون بي وفايي دنيا بشناختم و ...
  • گلستان سعدي

  • تقصير و تقاعدي که در مواظبت خدمت بارگاه خداوندي ميرود بنابر آنست ...
  • حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • ... و اوليا را مجال در ميدان نطق صفت او، و شعرا را تک و پوي در ...
  • ... پدر، زيبائي خود در آن بود که و تو پوشيده بود،و تو نمي ديدي، ...
  • ... انسانيد، آنگاه در بوته ادراک، حق در باطل آميخته را از يکديگر ...
  • کشکول شيخ بهايي

  • ... شيرين ترينش را در خود دارد و در آغاز جواني بدان پرداخته ام و آن ...
  • ... دقايق حکمتي که در ترکيب بدن وي بکار رفته تأمل کند، و بصيرت خويش ...
  • ... کمال قابل تصور در پايه ي عملي طاعت پروردگار متعال است. حال هر ...
  • ... و شما خود از آن در دنيا به رنج افتيد و در آخرت نيز بدبخت شويد. ...
  • تذکرة الاوليا عطار

  • ... شوهر نکني؟». گفت: «در غم سه چيز متحير مانده ام. اگر مرا از آن ...
  • ... گفت: «چون او را در کنار گرفتم، مهر او در دلم بجنبيد. ندا آمد که ...
  • ... مراقبت کند خدا را در خطرات دل خويش، بزرگ گرداند خداي - عز وجل - ...
  • ... چيز: استقامتي که در وي گشتن نبود، و اجتهادي که در وي سهو نبود، ...
  • ... «با خدا يار باش در خصمي نفس خود، نه با نفس يار باشي در خصمي خداي ...
  • ... به خدمت تو. من در دو خانه کدخدائي چون کنم؟ اين آيت بر جان من ...
  • پس در راه کله سريافت، بر وي نبشته که: صم بکم عمي فهم لايرجعون. ...
  • ... است که شيخ يک روز در جامع عصا در زمين فرو برده بود. بيفتاد وبه ...
  • و گفت: «در معاينه کار نقد است اما در مشاهده همه نقد نقد است ». و ...
  • وگفت: «اگر فردا در عرصات مرا گويند: چرا نکردي؟ دوست تر از آن ...
  • اما محمد در پيشان در خدر خاص است. لاجرم تا وادي لا اله الا الله ...
  • ... بگذشت و نتوانستيد در آن طاعت زيادت کردن ونه گناهان را عذري ...
  • ... آن است که آنچه در دنيا بگيرد، به حرص گيرد و اگر منع کند، به شک ...
  • ... پيغمبران است هر که در توکل حال پيغمبر دارد، گو: سنت او فرو ...
  • ... دنيا بود، مجاهده در مخالفت نفس و هوا بود، علم و معرفت در ديد و ...
  • «در هجده هزار عالم هيچ کس نيست از آدمي ضعيف تر و هيچ کس از انواع ...
  • ... گه بايد که مريد در راه بود. چون به پيشگاه رسيد، درگاه و راه را ...
  • ... جمله فرقت بود و در رياضات مشهور و در کلمات عالي مذکور، و صاحب ...
  • ... زيرا که او خود را در اين حال نمي بيند. و هر که بدهد و نستاند، ...
  • ... - آنچه قسمت کرد در ازل - از خلق و رزق و اجل و حيات و سعادت و ...
  • ... معروف تر طريقي در طريقت و مشهورترين مذهبي مذهب جنيد است و در ...
  • ... کرد و خانه يي بود در دهليز خانه سري، در آنجا نشست و به پاسباني ...
  • ... تا مرا بخواهي تا در صحبت تو روي در طاعت آرم که دلم با هيچ کس ...
  • ... اين بود وهم او در کتاب محبت گفته است که:«حق تعالي دلها را ...
  • ... تاوان است. اکنون در خانه رو تابندت برنهم و هرچه حقوق حق است در ...
  • ... خوب ولايتي داشت و در تربيت ومريد داشتن آيتي بود وحرمت او در ...
  • ... يگانه عالم بود و در علوم ظاهر وباطن مقتدا، و رجوع اهل طريقت در ...
  • اما تقليد در اين واقعه شرط نيست؛ ومرا عجب آيد از کسي که: روا ...
  • ... بزرگوار عصر، و در طريقت قدمي عظيم داشت و در حقيقت دمي شگرف، و ...
  • ... او را دختري آمد. در همه خانه هيچ نبود. بدو گفتند: «چرا از کسي ...
  • ... گفت: «اگر آنچه در دل من است قطره يي بيرون آيد جهان چنان شود که ...
  • ... سر آنجا دهد همه در رضاء او صرف کند و اگر يک دينار در دست کم ...
  • ... بود و لطيف جهان و در تقوي و محبت و معني و فتوت درجه يي بلند ...
  • سفرنامه ناصر خسرو

  • ... ، مسجدي پاكيزه. در ميان مسجد دكاني بزرگ است و بر وي محراب‌ها ...
  • ... نبي عليه السلام در آنجاست و بر در صومعه چاهي است و آبي خوش دارد ...
  • ... چشمه هاي آب روان در شهر. مسجد آدينه اي نيكو، چنان كه چون در ...
  • ... عرض مسجد است سه در است نخست آن گوشه اي كه با جنوب دارد باب عروه ...
  • اخلاق الاشراف عبيد زاکاني

  • ... را گفته اند که در او نجدت و همت بلند و سکون نفس و ثبات و تحمل و ...
  • ... اصفهاني روايت کنند که در بياباني مغولي بدو رسيد، بر او حمله کرد ...
  • ... را از اکابر که در ثروت قارون زمان خود بود اجل در رسيد. اميد ...
  • خکايت. شنيدم که در اين روزها بزرگي زني بدشکل و مستوره داشت، به ...
  • ... از کبار مفسران در تفسير آيه و ان منکم الا واردها چنين فرموده ...
  • کليله و دمنه

  • ... حاصل آمده بود، و در عرصه و لا و هوا قدم صدق مي گزاردند. ...
  • ... قضيت عادت خويش در بازخواستن مواهب آن جمع را بپراگند و نظام اين ...
  • ... کرده اند و هر کس در ميدان بيان براندازه مجال خود قدمي گزارده ...
  • ... يافتند که اين معاني در وي جمع بود ، و بصناعت طب شهرتي داشت ...
  • و مالي خطير در صحبت تو حمل فرموده مي آيد تا هر نفقه و موونت که ...
  • ... پيروز گردد ، و در اتمام آنچه بدوستان برگيرد اهتزاز نمايند ...
  • ... آراسته گشت اگر در جان و مال با يک ديگر مواسا رود دران انواع ...
  • ... را خبر کردند ، در حال او را پيش خواند ...
  • اما چون سوگند در ميانست از جامه خانه خاص ، براي تشريف و مباهات ، ...
  • ... دورانديشه بخانه رسيد در دست خويش از آن گنج جز حسرت و ندامت نديد ...
  • ... وي تخته اي زرد در دست داشت ؛ گفت: از لغت تازي چيزي از جهت من ...
  • و کوشش اهل عالم در ادراک سه مراد ستوده ست: ساختن توشه آخرت ، ...
  • ... محيط شود بايد که در پناه صواب دود و برخطا اصرار ننمايد و آن را ...
  • ... بي راهبر بعميا در راه جهول رود و از راه راست و شارع عام دور ...
  • چنانکه غرض کشاورز در پراکندن تخم دانه باشد که قوت اوست اما کاه ...
  • ... برکشيده فروشم و در تعيين قيمت احتياطي کنم دراز شود بر وجه گزاف ...
  • و در کتب طب اشارتي هم ديده نيامد که بدان استدلالي دست دادي و يا ...
  • ... طايفه اي را ديدم که در ترجيح دين و تفضيل مذهب خويش سخني مي ...
  • و آدمي را در کسب آن چون کرم پيله دان که هرچند بيش تند بند سخت ...
  • ... پوست باز کردن باشد در حق بزرگان ...
  • ... رضاع بآخر رسيد در مشقت تادب و تعلم و محنت دارو و پرهيز و مضرت ...
  • ... ، خطر کسب و طلب در ميان آيد ...
  • ... هرگاه که يکي ازان در حرکت آيد زهر قاتل و مرگ حاضر باشد ؛ ...
  • ... بيان مناجات ايشان در قرآن عظيم بر اين نسق وارد که يا ويلنا من ...
  • ... و او را فرزندان در رسيدند و از کسب و حرفت اعراض نمودند و دست ...
  • ... ايشان واجب ديد و در اثناي آن گفت که :اي فرزندان ، اهل دنيا ...
  • ... انتعاشي حاصل آمد و در طلب چراخور مي پوييد تا بمرغزاري رسيد ...
  • و در ميان اتباع او دو شگال بودند يکي را کليله نام بود و ديگر را ...
  • ... مقرر است و عزيمت در امضاي ان مصمم باري نيک برحذر بايد بود که ...
  • و در سه کار خوض نتوان کرد مگر برفعت همت و قوت طبع :عمل سلطان و ، ...
  • ... ياقوت و مرواريد را در سرب و ارزيز نشاندن دران تحقير جواهر نباشد ...
  • ... بيرون مي فرستند و در هلاک او سعي واجب مي بينند ...
  • ... کرد ، و قوم را در معني نيک داشت او وصايت کرد و خود بضيافت بعضي ...
  • در اين ميان کفشگر بيدار شد و زن را بانگ کرد زن حجام از بيم جواب ...
  • ... حجام متحير گشت و در تقرير حجت عاجز شد ...
  • ... برناشايست تحريض و در فساد موافقت روا نداشتي مثله نشدي ...
  • دمنه گفت :در تقريب او مبالغتي رفت و بديگر ناصحان استخفاف روا ...
  • ... گرفتي و روزگاري در خصب و نعمت مي گذاشت ...
  • ... ديگر مي گفت که :در اين آب گير ماهي بسيار است ، تدبير ايشان ...
  • ... و بر بالايي که در آن حوالي بود بخوردي ...
  • ... اندازي تا مردمان که در طلب پيرايه آمده باشند نخست ترا باز ...
  • ... بطهارت مشغول گشته ؛ در ربود و بر آن ترتيب که گفته بود بر مار ...
  • ... بسبب چراخور و آب در خصب و راحت بودند ، لکن بمجاورت شير آن همه ...
  • ... روزي فرصت جست و در خلا پيش او رفت چون دژمي ...
  • ... که :بازگوي گفت :در حال فراغ و خلا راست آيد ...