167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • باري ز باده خوردن و عشرت چو چاره نيست
    در خدمت بساط خداوند خواجه خور
  • صدر زمانه ناصر دين طاهر آنکه هست
    در شان ملک آيتي از نصرت و ظفر
  • گر زحمتت نباشد از آن تا ادا کنم
    آهسته همچنين به همين صورت پرده در
  • در روزگار عدل تو با جبر خاصيت
    بيجاده از تعرض کاهست بر حذر
  • حرص ثنا و عشق جمالت مبارکت
    گر در قواي ناميه پيدا کند اثر
  • نشگفت اگر نگين ترا در قبول مهر
    چون موم نرم سجده طاعت برد حجر
  • قهر تو آتشي است چنان اختيارسوز
    کاسيب او دخان کند انديشه در فکر
  • ور سايه تغير تو بر جهان فتد
    در طبع کو کنار مرکب کند سهر
  • دست زوال تا ابد از بهر چون تو بار
    در بيخ اين درخت نخواهد زدن تبر
  • ز اول که داشت در تتق صنع منزوي
    ارواح را مشيمه و اشباح را گهر
  • در خفيه با زمانه قضا گفت حاملي
    اي مادر جهان به جهاني همه هنر
  • داني چه خود هماي بقا در هواي دهر
    از بهر مدت تو گشادست بال و پر
  • کز روي سبق مرتبه در مجمع وجود
    ذات تو آمد اول و پس دهر بر اثر
  • از طوق طوع گردن اين چار نرم دار
    در پاي قدر تارک آن نه فرو سپر
  • بجز در آينه خاطر تو نتوان ديد
    ز راز چرخ نشان و ز علم غيب خبر
  • به هيچ داروي و ترياک برنيارد خاست
    ز خاک جز که به آواز صور در محشر
  • قدر ز شست تو بر اختران رساند تير
    قضا ز دست تو بر آسمان گشايد در
  • چه باره ايست به زير تو در بناميزد
    که منزليش بود باختر دگر خاور
  • درخش نعلش سندان و سنگ را در خاک
    فروغ و شعله دهد همچو اختر و اخگر
  • خوشا نواحي بغداد جاي فضل و هنر
    کسي نشان ندهد در جهان چنان کشور
  • صبا سرشته به خاکش طراوت طوبي
    هوا نهفته در آبش حلاوت کوثر
  • به رنگ عارض خوبان خلخي در باغ
    ميان سبزه درفشان شود گل احمر
  • شکفته نرگس بويا به طرف لاله ستان
    چنانکه در قدح گوهرين مي اصفر
  • نماز شام ز صحن فلک نمود مرا
    عروس چرخ که بنهفت روي در خاور
  • بر آن مثال همي تافت راه کاهکشان
    که در بنفشه ستان برکشيده صف عبهر