167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • بازآمد آنکه دولت و دين در پناه اوست
    دور سپهر بنده درگاه جاه اوست
  • مودود شه مؤيد دين پهلوان شرق
    کامروز شرق و غرب جهان در پناه اوست
  • سير ستارگان فلک نيست در بروج
    بر گوشهاي کنگره بارگاه اوست
  • اي بس هماي بخت که پرواز مي کند
    در سايه اي که بر عقب نيکخواه اوست
  • لعل تو در خنده شد رشته پروين گسست
    جزع تو سرمست گشت ساغر عبهر شکست
  • رهرو اميد را عشوه تو پي بريد
    خانه انديشه را غمزه تو در شکست
  • تا عدد لشکرش در قلم آرد قضا
    از ورق آسمان کاغذ و دفتر شکست
  • گرد سپاهش به روز شعله خورشيد کشت
    عکس سنانش به شب لمعه در اختر شکست
  • اسب سکندر نبود رخشش چندانک رفت
    در ظلمات مصاف گوهر احمر شکست
  • سده قدرت کجاست واي که سيمرغ وهم
    در پي بوسيدنش جمله شهپر شکست
  • در صف آن کارزار کز فزع کر و فر
    زلزله رزمگاه گوشه محور شکست
  • ملک تاج بخش و تاج ملوک
    کز يمين ملک در يسار گرفت
  • خجل اينک به عذر باز آمد
    سر بخت تو در کنار گرفت
  • تا در امثال مردمان گويند
    دي چو بگذشت حکم پار گرفت
  • روزگار تو باد در ملکي
    که نه گيتي نه روزگار گرفت
  • آنکه در معرکها ملک به شمشير ستد
    وانکه بر منهزمان راه به انعام گرفت
  • ساقي همتش از جام کرم جرعه بريخت
    آز دستارکشان راه در و بام گرفت
  • نامش از سکه چو بر آينه چرخ افتاد
    حرف حرفش همه در چهره اجرام گرفت
  • حرف تيغ تو الف وار کجا کرد قيام
    که نه در عرصه الف خفتگي لام گرفت
  • اي عجب داعي احسانت عطا وام نداد
    شکر احسانت جهان چون همه در وام گرفت
  • عام بادا ظفرت برهمه کس در همه وقت
    که ز تيغ تو جهان ايمني عام گرفت
  • ملک يوسف اي حاتم طي غلامت
    ملوک جهان جمله در اهتمامت
  • نه جز بذل از شهرياري مرادت
    نه جز عدل در پادشاهي امامت
  • بزن بر در خسروي کوس کسري
    که زد بي نيازي علم گرد بامت
  • عطا وام ندهي عجب اينکه دايم
    جهانيست از شکر در زير وامت