167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • در موکب راي تو جنيبت کشيي کرد
    خورشيد از آن بر حشم چرخ اميرست
  • در حضرت عاليت به خدمت کمري بست
    بهرام از آن والي اعمال خطيرست
  • از معرکه فتنه به عون تو برون شد
    ملکي که کنون در کف او فتنه اسيرست
  • در مجلس و ديوان تو صد باد چو ايشان
    تا نام صرير قلم و ناله زيرست
  • در حنجرم از خروش مستور
    صد نغمه زير ناي و چنگست
  • اي صدر جهان مپرس کز چرخ
    در موزه بخت من چه سنگست
  • بحمدالله نه زان جنس است قدرش
    که در ذاتش نهايت را مجالست
  • معاذالله نه زان نوعست رايش
    که او را در اثر تغيير حالست
  • ز دوران در تزايد باد نورش
    الا تا بر فلک بدر و هلالست
  • عيسي اندر آسمان هم داند ار خواهي بپرس
    تات گويد کاين سخن در صفوة الدين مريمست
  • پادشا سيرت خداوندي که در تدبير ملک
    هرچه راي اوست راي پادشاه اعظمست
  • آنکه در انگشت تدبير سليمان دوم
    مشورتهاي صوابش را خواص خاتمست
  • اي از آن برتر که در طي زبان آيد ثنات
    طوطي معني منم وينک زبانم ابکمست
  • مسند قدر تو تن در حيز امکان نداد
    زان تاسف آسمان اندر لباس ماتمست
  • باد را در شارع حکمت شتابي دايمست
    خاک را از فضله حلمت اساسي محکمست
  • در بر سايه تو ذات عدوت
    نه به معني به صور انسانست
  • هرچه در مدح تو گويند رواست
    جز تو ، وان لم يزل و سبحانست
  • من چه دانم شرف و رتبت آنک
    عقل در ماهيتش حيرانست
  • ايام خز و خرگه گرمست و زين سبب
    خرگاه آسمان همه در خز ادکنست
  • خالي مدار خرمن آتش ز دود عود
    تا در چمن ز بيضه کافور خرمنست
  • در خفيه گرنه عزم خروجست باغ را
    چون آبگيرها همه پر تيغ و جوشنست
  • در باغ برکه رقص تموج نمي کند
    بيچاره برکه را چه دل رقص کردنست
  • آن کز نهيب تف سموم سياستش
    خون در عروق فتنه ز خشکي چوروينست
  • هر آيتي که آمده در شان کبرياست
    اندر ميان ناصيه او مبينست
  • وان قلعه جاه اوست که گويي سپهر و مهر
    در منجنيق برجش سنگ فلاخنست