نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.14 ثانیه یافت شد.
پيام مشرق اقبال لاهوري
در
امارت فقر را افزوده اند
مثل سلمان
در
مدائن بوده اند
چو ذوق نغمه ام
در
جلوت آرد
قيامت افکنم
در
محفل خويش
قدم
در
جستجوي آدمي زن
خدا هم
در
تلاش آدمي هست
در
افتد هر زمان انديشه با شوق
چه آشوب افکني
در
جان زارم
نوا
در
ساز جان زخمه ي تو
چسان
در
جاني و از جان بروني؟
نهان
در
سينه ي ما عالمي هست
بخاک ما دلي
در
دل غمي هست
بمنزل رهرو دل
در
نسازد
بآب و آتش و گل
در
نسازد
نه پنداري که
در
تن آرميد است
که اين دريا بساحل
در
نسازد
شب کس
در
جهان تاريک نگذاشت
که
در
هر دل ز داغ او چراغ است
آدم خاکي نهاد، دون نظر و کم سواد
زاد
در
آغوش تو پير شود
در
برم
خورشيد به دامانم، انجم به گريبانم
در
من نگري هيچم،
در
خود نگري جانم
در
شهر و بيابانم
در
کاخ و شبستانم
من دردم و درمانم، من عيش فراوانم
چو شاعري ز غم عشق
در
خروش آيد
نفس نفس به نواهاي او
در
آميزم
کنامي نگيريم
در
باغ و کشت
که داريم
در
کوه و صحرا بهشت
گهي خفته
در
تاک و طاقت گداز
گهي خفته
در
خاک و بي سوز و ساز
نه
در
ديده ي او فروغ نگاهي
نه
در
سينه ي او دل بيقراري
فکرم چو به جستجو قدم زد
در
دير شد و
در
حرم زد
هر معني پيچيده
در
حرف نمي گنجد
يک لحظه بدل
در
شو، شايد که تو دريابي
گمان مبر که سرشتند
در
ازل گل ما
که ما هنوز خياليم
در
ضمير وجود
ره مده
در
کعبه اي پير حرم اقبال را
هر زمان
در
آستين دارد خداوندي دگر
در
دير نياز من
در
کعبه نماز من
زنار بدوشم من تسبيح بدستم من
رمز حيات جوئي جز
در
تپش نيابي
در
قلزم آرميدن ننگ است آب جو را
تا کجا
در
ته بال دگران مي باشي
در
هواي چمن آزاده پريدن آموز
در
بتخانه زدم مغ بچگانم گفتند
آتشي
در
حرم افروز و تپيدن آموز
عشق
در
صحبت ميخانه بگفتار آيد
زانکه
در
دير و حرم محرم اسرارش نيست
صفحه قبل
1
...
158
159
160
161
162
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن