167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

ديوان انوري

  • بادا نگون لواي بقاي عدوي تو
    چونان که در ميان شمر ماه و آفتاب
  • از طارم سپهر به چشم مناصحت
    در دولت تو کرده نظر ماه و آفتاب
  • دست عدلت گر بخواهد آشيان داند نهاد
    کبک را در مخلب شاهين و منقار عقاب
  • در جهان مصلحت با احتساب عدل تو
    قوت مستي همي بيرون توان کرد از شراب
  • دشمنت را آب ني از خاکساري در جگر
    لاجرم بر آتش حسرت جگر دارد کباب
  • همچو قارون در زمين پنهان کني بدخواه را
    گر به گردون برشود همچون دعاي مستجاب
  • چرخ پيش همت تو همچوباطل پيش حق
    فتنه پيش باس او همچون قصب در ماهتاب
  • خود خراب آباد گيتي نيست جاي تو وليک
    گنجها ننهند هرگز جز که در جاي خراب
  • در جهان جاه لشکرگاه اقبال ترا
    خيمه اندر خيمه بادا و طناب اندر طناب
  • در خانه فراق تنم را مکن اسير
    بر آتش شکيب دلم را مکن کباب
  • مي خواستم ز دلبر خود عذر در خلا
    وز آب ديده کرد زمين گرد او خلاب
  • کف تو باب کان پر گوهر
    در تو باب بحر بي پاياب
  • گرچه در بذل و جود بنمايد
    سايه صاحب آفتاب و سحاب
  • دخل آن در ميان خرج فراخ
    ديو آزرم را بود چو شهاب
  • در مسکن علم و عدل ساکن
    بر مرکب قدر و جاه راکب
  • در فراق خدمت گرد همايون موکبي
    کاندر نعل از هلالست اسب را ميخ از نبات
  • در غنايي خواهد افتاد از کفش گيتي چنانک
    بر مساکين طرح بايد کرد اموال زکات
  • گر حرم را چون حريم حرمتت بودي شکوه
    در درون کعبه هرگز نامدي عزي و لات
  • زانکه امروز از اولوالامري و يزدان در نبي
    همچنين گفتست و حق اينست و ديگر ترهات
  • در قضاي خدمت ماضيش قوتها دهد
    آنکه حسرتهاش ميداده است هردم بر فوات
  • در مقام سمع و طاعت هر دو يکسان
    شير شادروان و شير مرغزارت
  • دي و فردا را به هم پيش تو آرد
    بر در امروز امر کامکارت
  • بر در کس عنکبوت جور هرگز
    کي تند تا عدل باشد يار غارت
  • باره در هم نيارد کرد گيتي
    ثابت ارکان تر ز حزم استوارت
  • افعي پيچان نشد در صف هيجا
    تيز دندان تر ز رمح خصم خوارت