نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
جام جم اوحدي مراغي
در
تحمل ز بس تمام که بود
بنجنبيد از آن مقام که بود
گفت: حقي که
در
شمار آيد
اين چنين روز را به کار آيد
روي دل جز
در
آن يگانه مکن
مرغ ديني، هواي دانه مکن
عاشقي، هم به تاب تيشه خود
آتشي
در
فگن به بيشه خود
خرد را فسار و سوزن اندر جيب
چون روي
در
سراچه لاريب؟
تا ترا از تو شيشه
در
بارست
از تو تا دوست راه بسيارست
تو دل خود چو ده خراب کني
که
در
سنگ و خاک آب کني
بخت اگر نيست خواجه زر چکند؟
رخت اگر نيست خانه
در
چکند؟
در
جهان داد بندگيش نداد
که ز بند جهان نگشت آزاد
شکمت پر شود، بخار کند
بر دماغ و ديو اندر آيد از
در
تو
در
نباتي چو کثرت عددي
نيست، کم شد درو فضول ردي
چند و چند آخر از گران خيزي؟
جهد کن تا
در
آن ميان خيزي
گندم و گوشت خون شود
در
تن
خون مني گردد و مني روغن
شوخ از آن روغنست
در
تن تو
خون صابونيان به گردن تو
عارفان را ز روزه
در
شب قدر
شود از فيض نور چهره چو بدر
در
تن اين باد ناخوش و گنده
چون گذارد چراغ را زنده؟
خواب را گفته اي برادر مرگ
چون نخسبي نميزني
در
مرگ
خواب خون
در
بدن فسرده کند
زندگان را به رنگ مرده کند
گر حريفي، شبي به روز آور
رخ
در
آن يار دلفروز آور
خيز و
در
خواب کن مر اينان را
باز کن چشم و ديده جان را
مردم چشم شب نشين را نور
از
در
عزلتست و فکر و حضور
هر که او عزلت اختيار نکرد
دست با دوست
در
کنار نکرد
خنک آنکس که او بريد از خلق
دامن و روي
در
کشيد از خلق
تا تو اندر ميان انبوهي
روز و شب
در
عذاب و اندوهي
گرگ آزاد ريسمان
در
حلق
کيست؟ خلوت نشين دل با خلق
صفحه قبل
1
...
1567
1568
1569
1570
1571
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن