نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
جام جم اوحدي مراغي
گر درم هست با تو
در
سازند
تا ترا از درم بپردازند
هر که اين دوستي به سر نبرد
راه از آن دوستي به
در
نبرد
تا به پايان بري سخن، باري
که
در
آن روز گفته اي: آري
تا تو اين عهد را وفا نکني
روي
در
قبله صفا نکني
به وفا سگ چو ز اسب شد ممتاز
گشت
در
روي او بلند آواز
سالها ديده
در
سراي سپنج
پر هنر بر سرش مصيبت و رنج
چون وفا
در
سرشت و زاد نداشت
حق استاد خود بياد نداشت
پاک تن
در
وفا تمام آيد
بدگهر نا پسند و خام آيد
از حيا باشدش سر اندر پيش
بي حيا را براند از
در
خويش
ورد خود کرده
در
خلا و ملا
مدد حال اهل رنج و بلا
ذات او زبده زمان باشد
هر که با اوست
در
امان باشد
بنده اي را که عشق بپسندد
به چنين خدمتيش
در
بندد
رخت خود
در
عدم تواند برد
بي وجود اجل تواند مرد
بر نشيند، که: صاحبم،بر صدر
امردي چند گرد او چون به
در
هر چه اندر سه روز کرده به کف
در
دمي کرده پيش يار تلف
هر يک آوازه
در
فگنده به شهر
جسته از کودکان زيبا به هر
که:
در
لنگري گشاده اخي
آنکه چون او جهان نديده سخي
آنکه
در
اصل جلد باشد و چست
زيرک و مردو سير چشم و درست
اين کمان بخشد، آن کمر سازد
تا پسر با حريف
در
سازد
روز هنگامه شان چو گشت خراب
سفره خالي شد و اخي
در
خواب
هر دمش دل به غم
در
افتد و درد
که به بازيچه باختست اين نرد
بود
در
روم پيش ازين سر و کار
صاحبي نان ده و فتوت يار
در
لنگر نهاده باز فراخ
کرده ريش دراز را به دو شاخ
حوريان گرد او گروه شده
رند و عامي
در
آه و اوه شده
به يکي زان ميانه عشق آورد
علم مصر
در
دمشق آورد
صفحه قبل
1
...
1560
1561
1562
1563
1564
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن