نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.10 ثانیه یافت شد.
جام جم اوحدي مراغي
سعدش اين بند را کليد شود
قوتي
در
ولد پديد شود
طفل
در
تنگ و مادر آهسته
هر دو از بار يکدگر خسته
چون برون آيد از چنان بندي
در
دگر محنت اوفتد چندي
کم رسد زين ميان يکي به وصول
زانکه غرقند
در
فروع و اصول
چو
در
آيد به پايه مردي
گرم گردد، رها کند سردي
فاش و پنهان ز هوشيار و ز مست
ببرد هرچش اوفتد
در
دست
صد ازين بي هنر تلف گردد
تا يکي
در
هنر خلف گردد
سالها حاضر و کمر بسته
دل
در
اندوه و درد سر بسته
در
دل او ز هر طرف قلاب
بسته بر وي ز بيم دلها خواب
در
زمين هر چه جسم و جان دارد
آسمان صورتي از آن دارد
در
هم اين نور و سايه پيوسته
سيرت اين به سير آن بسته
تو از آنجا چو سايه زاني دور
که نه اي هم چو سايه
در
پي نور
در
وبال و هبوط و بعد و شرف
گه تلافي گرند و گاه تلف
و آنچه ره يافت
در
عروق مکان
از تري خود وز گرمي کان
در
صعود و هبوط آب شود
مايه معدن و ذهاب شود
و آنچه خارج شود به راه فلک
نزد دانا
در
آن نباشد شک
نور او
در
تنت فرشته شود
منهي غيب و سرنوشته شود
زين ورق
در
سخن نقط به نقط
که: غلط کم کن و تو کرده غلط
چون که
در
تحت اين بلا باشي
چه کني گر نه مبتلا باشي؟
شاد منشين، که
در
سراي سپنج
نتوان بود بي کشيدن رنج
آنکه
در
غار سور دارد و سير
غيرتش چون رها کند بر غير؟
نقش الله نقش پنجه تو
« ما سوي الله »
در
شکنجه تو
ميم نافست و عين و غينت گوش
اين بدان و
در
آن دگر ميکوش
نه عرض گشته
در
سراي سپنج
خادمان تو با جواهر پنج
پوست بيرون کني ز شير و پلنگ
وز هوا
در
کشي عقاب و کلنگ
صفحه قبل
1
...
1554
1555
1556
1557
1558
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن