167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

جام جم اوحدي مراغي

  • چون چراغ و دليل و پرسيدن
    هست، در شب چراست ترسيد؟
  • در پي کشف اين و آن رفتن
    جز به دانش کجا توان رفتن؟
  • سگ دانا ز گاو نادان به
    به هنر در گذشت شهر از ده
  • چون به علمش يقين درست شود
    در عمل نامدار و چست شود
  • نه به ميل زمان خراب شود
    نه به سيل زمين در آب شود
  • در اين خانه را که يافت کليد؟
    رخ اين خانگي ز پرده که ديد؟
  • مالت از دزد در امان ماند
    حالت از علم بي گمان ماند
  • کاولين قسمت از طريق قياس
    در وجود و عدم دهند اساس
  • نفس چون در سوم نورد افتاد
    سومين جوهر دو فرد افتاد
  • همه در مهد اين همايون رخش
    روشن آيين و روشنايي بخش
  • در زمان گشت چار فصل پديد
    بر زمين نيز هفت خط بکشيد
  • چرخ از اول که چيره شد در دور
    چار عنصر پديد شد بر فور
  • متصاعد شد از ميان دو بخار
    که دو روحند و در هوا طيار
  • روح آبي چو در مشيمه کان
    محتبس گشت ز اقتضاي زمان
  • چون بسي روزگارش اين شد ورد
    در گوکان فتاد و شد گوگرد
  • شد ز حر مقام و ضيق محل
    عقد آن در رطوبت اين حل
  • وين سه را در زمان پيوستن
    گاه پيمان و دوستي بستن
  • پرورش ديد و سر بلندي يافت
    در چمن نام ارجمندي يافت
  • باز چون در مزاج اين ارکان
    متضاعف شد اعتدال و توان
  • ماده و نر به هم چو جفت شدند
    در تمناي خيز و خفت شدند
  • امتزاج اين دو روح را با هم
    چونکه در اعتدال شد محکم
  • در نهد روي از آن حدايق غلب
    به دهان رحم ز مجري صلب
  • باز با آب زن در آميزد
    زود اندر مشيمه شان ريزد
  • گردد اين خون در آن مشيمه تنگ
    متغير به شکل و صورت و رنگ
  • در هنر زمره اي که گام نهند
    بر چنين آب نطفه نام نهند