نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان اوحدي مراغي
تو
در
ديار خود از خسروان مملکتي
رهامکن که: به کلي اسير آز شوي
بر دهانم نه لب و سري که هست
از زبان خويش
در
گوشم بگوي
هوش من
در
گفتن شيرين تست
تا نبايد رفتن از هوشم بگوي
از آن کس که ميداردت
در
عنا
نشان عنايت چه ديدي؟ بگوي
اگر سر قرآن بدانسته اي
در
آن عشر و آيت چه ديدي؟ بگوي
عقل معذورم کجا دارد،که
در
فصلي چنين
ترک جام باده گويم؟ گر تو معذوري بگوي
جز
در
رسن عشق مزن دست ارادت
تا يوسف مصري شوي، اي يوسف چاهي
در
نامه ترکيب که داري نظري کن
تا سر دو گيتي بشناسي بکماهي
چو طوطي لب لعل تو
در
حديث آمد
به هرزه بلبل شوريده را زبان چه دهي؟
ما را همه کاري به فراق تو فرو بست
باشد که ز ناگه
در
وصلي بگشايي
هر چند پسند همه خلقي ز لطافت
اينت نپسنديم که
در
عهد نيايي
ز تنگ شکر مصري برون نياورند
به لطف شکر تنگ تو
در
شکر خايي
قيمت قامت و بالاي ترا کس بنداند
تا نيفتند چو من شيفته
در
دام بلايي
هرگزت عادت نبود اين بي وفايي
غير ازين نوبت که
در
پيوند مايي
چه شود کز سر رحمت به سرم باز آيي؟
در
وصلي بگشايي ز درم باز آيي؟
اي
در
دل من چو جان کجايي؟
وي از نظرم نهان کجايي؟
در
هيچ مکان نه اي و بي تو
ناديده کسي مکان، کجايي؟
در
هر چيزي نشاني از تست
وانگاه تو بي نشان کجايي؟
پيمانه پر از مي
در
ده، مگر که با ما
پيمان کند چو بيند پيمانه، آشنايي
اي اوحدي، چه حاجت چندين سخن؟ که حرفي
بس، گر چنانکه باشد
در
خانه آشنايي
يک روز برون آي، که هستند بسي خلق
در
حسرت ديدار تو بر هر سر کويي
نيامد
در
خم چوگان خوبي
به از سيب زنخدان تو گويي
داروي دردي که هست از
در
غيري مخواه
درد دل خويش را دارو و درمان تويي
در
کرم آباد جود بر سر خوان وجود
اول نعمت تراست آخر مهمان تويي
آنکه سخن زاد ازو ني سخن آباد ازو
روي سخن
در
تو کرد زانکه سخندان تويي
صفحه قبل
1
...
1534
1535
1536
1537
1538
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن