نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان امير خسرو
رخ تو احسن تقويم، چون شوي طالع
ستارگان فلک
در
حيات نشماري
ببست گويي آب حيات را زنگار
در
آن زمان که بپوشي قباي زنگاري
در
آب و آينه بيني هميشه صورت خويش
که آفتاب پرستي و بت پرستي همه
نموده مي شود آفاق،
در
صفاي تنت
تو آبگينه هنري نه اي که جام جمي
اگر ميان تو گم گشت
در
ميان کمر
دهانت نيز نمي دانم، آن کجا کردي؟
تا که
در
سينه کنون تخم وفايت کارد
اشک با خون دل بنده کند انبازي
مي کنم هر نفسي ناله ز دم دادن تو
کاستخوان تهيم
در
دم سردت چون ناي
در
پيت رفت دل سوخته و داغ بماند
خستگي چون برود داغ بماند بر جاي
فسون چشمش ار خوابم نبستي
چرا چشمم چنين
در
خون نشستي؟
وگر بودي به چشمش مردمي هيچ
بدينسان
در
به روي من نبستي
مؤذن چند خواني
در
نمازم
چه مي خواهي ز چون من بت پرستي
دلي دارم
در
او دردي و داغي
که يکدم نيستش از غم فراغي
بريزد آب خسرو چون نريزد
که گل حيف است
در
چنگ کلاغي
برداشتمي اين دل
در
گوشه فتاده
گر از غم و انديشه گرانبار نبودي
مردم ز جفاي تو و کس زنده نماند
در
عالم اگر يار وفادار نبودي
سلطان ز کجا بر هوسش چشم نگارد؟
درويش که
در
يوزه کند يک نظر از وي
مپسند که ميرم چو سگان بر سر راهت
خسرو سگ خانه ست، مبنديد
در
از وي
گر جلوه طاووس ز روي تو نبينيم
در
کوي تو ميريم به مهماني زاغي
زهي رويت شکفته لاله زاري
در
حسن ترا گل پرده داري
درخت صندل آمد قامت تو
که مي پيچد
در
او زلفت چو ماري
زانگه که غمت
در
دل چون حرص بخيلان شد
دارم همه شب چشمي چون دست جوانمردي
خسرو نشود هرگز عشق و خردت با هم
کان زاغ نمي گنجد
در
خانه انباغي
گويند، «مدر جامه » من مي ندرم، ليکن
مانده ست گريبانم
در
پنجه خودکامي
فراهم کرد شکل کج کلاهي
که
در
زير کلاهش هست ماهي
خيالت خوابگه
در
چشم من کرد
مرنج، ار هست ناخوش خوابگاهي
صفحه قبل
1
...
1489
1490
1491
1492
1493
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن