نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان امير خسرو
چنين که غمزه خوبان نشست
در
کينم
مدان که يک نفس ايمن ز فتنه بنشينم
به خواب ديده ام امشب که
در
کنار مني
چه خوابهاي پريشانست اين که مي بينم
فتاده بر
در
تو خسرو و ندانستي
که اوفتاده خود را فرود نگذارم
ما که
در
راه غم قدم زده ايم
بر خط عافيت رقم زده ايم
چون که اندر وجود نيست ثبات
دست
در
نامه عدم زده ايم
آستين بر زد آب ديده به رقص
بس که
در
سينه ساز غم زده ايم
ما
در
اين شهر پاي بند توايم
عاشق قامت بلند توايم
مي دواني و مي کشي ما را
چون بديدي که
در
کمند توايم
مرغ داميم کو رخت که دمي
ناله
در
نوبهار خويش کنم؟
خيز تا باده
در
پياله کنيم
گل درون قدح چو لاله کنيم
هر دم از ديده قدح پيماي
باده لعل
در
پياله کنيم
چند گويي که صبر کن
در
هجر
گر توانم هزار باره کنم
تا بسوزم
در
آتش غم تو
گوشه اي هر دم از جگر بکنم
پيش رويت
در
آتش اندازم
گل که از باغ تازه تر بکنم
گر
در
وصل را گشاد دهيم
ديده را مژده مراد دهيم
وه که شب
در
ميان کنم نروم
از تو روزي که، اي پسر، برهيم
در
شبستان مي پرستان کش
شاهد جام را ز طارم خم
جان خسرو، مرو، شتاب مکن
عمر خود
در
شتاب مي بينم
دوش مي رفت و آه مي کردم
در
پي او نگاه مي کردم
هر دم از خون ديده
در
پي او
قاصدي رو به راه مي کردم
شب همه شب ز دود سينه خويش
سرمه
در
چشم ماه مي کردم
ناوک غمزه
در
دلم مي زد
من دلخسته آه مي کردم
دل به زلفت سپردم و رفتم
در
به زنجير کردم و رفتم
دل ز مهر تو
در
که پيوندم؟
دل ز مهرت کجا کند بندم؟
لاف ياري نمي زنم، هر چند
با تو
در
خويشتن نمي يارم
صفحه قبل
1
...
1475
1476
1477
1478
1479
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن