نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان امير خسرو
عافيت را بر زمين گردي نماند
مردمي را
در
جان مردي نماند
خاک بر فرق جهان زان کز وفا
در
همه روي زمين گردي نماند
هر که را ياري چو تو سرکش بود
کي ز بيم تيغ سر
در
کش بود
هر که را با تو سر و کاري بود
جان نباشد
در
رهش خاري بود
دل که
در
وي زندگي عشق نيست
دل نشايد گفت، مرداري بود
بر بساط ناز شب غافل مخسپ
بو که پيش
در
گرفتاري بود
آنچه بتوان،
در
غمت جان مي کشد
تا بدان غايت که بتوان، مي کشد
ترک من چون تير مژگان برکشد
ماه گردون را سپر
در
سر کشد
در
دلم تيرش ترازويي شود
وز درون سينه جان مي برکشد
چون رسن بازي کند زلفين او
گردن خورشيد
در
چنبر کشد
چشمت از مژگان چون نوک قلم
بر فسون جادوان خط
در
کشد
راست گويي، مردم چشم من است
چون قباي آبگون
در
بر کشد
از عزيزي مردم چشم مني
گر چه
در
چشم تو مردم خوار شد
آدم آشفته دل
در
انتظار
مانده تا پيغام رضوان کي رسد
دل چو بلبل زار و نالان
در
فراق
تا گل رويت به بستان کي رسد
لعل شيريني چو خندان مي شود
در
جهان شيريني ارزان مي شود
گر کسي
در
عشق آهي مي کند
تو نپنداري گناهي مي کند
آنکه سنگي مي نهد
در
راه من
از براي خويش چاهي مي کند
هر که دل با دلربايي مي نهد
خويشتن را
در
بلايي مي نهد
مي خورد صد غوطه
در
درياي غم
چشم اگر بر آشنايي مي نهد
گل ز روي تو فرو مي ريزد
مشک
در
زلف تو مي آويزد
ور حديث
در
دندانت کنم
صدف آنجا همه تن گوش شود
زاهد ما دوش باز
در
ره بت پا نهاد
دين قلندر گرفت، خانه يغما نهاد
محو خرد کرد عشق،
در
طلب جان نشست
دست چراغم بکشت، دست به يغما نهاد
ذوق مي لعل گون پير خرد
در
نيافت
لذت طفلانش نام پسته و خرما نهاد
صفحه قبل
1
...
1449
1450
1451
1452
1453
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن