نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان امير خسرو
مهر رويش
در
دلم پنهان نماند
آفتاب اندر حجاب گل نرفت
ما و غرق بحر هجران، چون کنيم
کشتي درويش
در
ساحل نرفت
از تو بر خاطر مرا آزار نيست
بي تو
در
ملک جهانم کار نيست
گر به جاي من ترا عشاق هست
جز تو
در
عالم مرا دلدار نيست
فتنه انگيزي، بلاجويي و کژ
در
جهان چون آن بت عيار نيست
در
سر ابستان فردوس برين
مثل رويت يک گل بي خار نيست
در
همه بازار صرافان عشق
همچو روي زرد من دينار نيست
چون لبش از مصر شکر برنخاست
چون دو زلفش مشک
در
تاتار نيست
چشم او را گفتم، اي خونخوار مست
در
جهاني مستي چو تو خونخوار نيست
آدمي چون کبر
در
سر مي کند
با سنگ کو، آشنايي خوشتر است
يار ما را عزم رايي ديگر است
باز
در
بند جفايي ديگر است
در
نظر مي آيدم گلها بسي
چون کنم آن روي جايي ديگر است
روي هم همچون آتش او ز ابروان
ماه را نعلي
در
آتش کرده است
در
غمت از آه خسرو تا سحر
شب نخسپد هر کجا همسايه ايست
آمد آن ياري که
در
دل جاي اوست
راحت جان صورت زيباي اوست
يک قبا جانم که از تن رفته بود
ديدم آنگه
در
ته يک تاي اوست
خسروا، گر دل ستد، تو
در
بمان
گيتي آن داند که آن کالاي اوست
از خيال نرگس جادوي تو
در
چمن ها چشم نرگس بر گل است
رحم کن بر خسرو، ار بشنيده اي
کز فغانش عالمي
در
غلغل است
خواب
در
چشمم نمي آيد به شب
آن چراغ چشم بيدارم کجاست
هر که پهلوي تو خود
در
خواب ديد
تا قيامت هم بر آن پهلو نخفت
صد دل اندر زلف شب گون سوخت ست
گوييا
در
شب چراغ افروخته ست
گريه چندان شد که
در
خون دلم
مردم چشم آشنا آموخته ست
از شراب شب نشينان
در
خمار
هات کأسا يا حبيبي بالغدات
همچو ذره
در
هواي مهر تو
نيست خسرو را دمي صبر و ثبات
صفحه قبل
1
...
1430
1431
1432
1433
1434
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن