نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ارمغان حجاز اقبال لاهوري
ولي تأويل شان
در
حيرت انداخت
خدا و جبرئيل و مصطفي را
غزالي
در
بيابان حرم بين
که ريزد خنده ي شير از لب او
بروي من
در
دل باز کردند
ز خاک من جهاني ساز کردند
مي روشن ز تاک من فرو ريخت
خوشا مردي که
در
دامانم آويخت
بگو فاروق را پيغام فاروق
که خود
در
فقر و سلطاني بياميز
به روي عقل و دل بگشاي هر
در
بگير از پير هر ميخانه ساغر
درون خويش بنگر آن جهان را
که تخمش
در
دل فاروق کشتند
بخاک ما دلي
در
دل غمي هست
هنوز اين کهنه شاخي را نمي هست
جمالش جز به نور حق نه بيني
که اصلش
در
ضمير کائنات است
مسلماني غم دل
در
خريدن
چو سيماب از تپ ياران تپيدن
حضور ملت از خود
در
گذشتن
دگر بانگ انا المنت کشيدن
نوائي آفرين
در
سينه ي خويش
بهاري ميتوان کردن خزان را
نگهدار آن چه
در
آب و گل تست
سرور و سوز و مستي حاصل تست
شب اين کوه و دشت سينه تابي
نه
در
وي مرغکي نه موج آبي
چو من پا
در
بيابان حرم نه
که بيني اندرو پهناي خود را
سحرگاهان که روشن شد
در
و دشت
صدا زد مرغي از شاخ نخيلي
در
آن شب ها خروش صبح فرداست
که روشن از تجلي هاي سيناست
بچشم کم مبين تنهائيم را
که من صد کاروان گل
در
کنارم
غلام فقر آن گيتي پناهم
که
در
دينش ملوکيت حرام است
ضمير عصر حاضر بي نقاب است
گشادش
در
نمود رنگ و آب است
جهانتابي ز نور حق بياموز
که او با صد تجلي
در
حجاب است
بتولي باش و پنهان شو ازين عصر
که
در
آغوش شبيري بگيري
چه عصر است اين که دين فريادي اوست
هزاران بند
در
آزادي اوست
در
صد فتنه را بر خود گشادي
دو گامي رفتي و از پا فتادي
برهمن گفت برخيز از
در
غير
ز ياران وطن نايد به جز خير
صفحه قبل
1
...
1408
1409
1410
1411
1412
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن