نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
جاويد نامه اقبال لاهوري
از دم باد سحر ميرد چراغ
لاله زان باد سحر مي
در
اياغ
حاکمي
در
عالم بالا و پست
جز بحفظ جان و تن نايد بدست
رزق و زاغ و کرکس اندر خاک گور
رزق بازان
در
سواد ماه و هور
در
ره دين سخت چون الماس زي
دل بحق بربند و بي وسواس زي
پيش او اسبي چو فرزندان عزيز
سخت کش چون صاحب خود
در
ستيز
در
تک او فتنه هاي رستخيز
سنگ از ضرب سم او ريزريز
تاب و تب
در
سينه افزايد مرا
ياد عهد مصطفي آيد مرا
از زمان خود پشيمان مي شوم
در
قرون رفته پنهان مي شوم
کفر و دين را گير
در
پهناي دل
دل اگر بگريزد از دل، واي دل
سوز او خوابيده
در
جان تو هست
اين کهن مي از نياگان تو هست
در
جهان جز درد دل سامان مخواه
نعمت از حق خواه و از سلطان مخواه
در
مسلمانان مجو آن ذوق و شوق
آن يقين آن رنگ و بو، آن ذوق شوق
گر چه اندر خانقاهان هاي و هوست
کو جوانمردي که صهبا
در
کدوست
خير و خوبي بر خواص آمد حرام
ديده ام صدق و صفا را
در
عوام
چون بدن از قحط جان ارزان شود
مرد حق
در
خويشتن پنهان شود
در
نيابد جستجو آن مرد را
گر چه بيند رو برو آن مرد را
تو مگر ذوق طلب از کف مده
گر چه
در
کار تو افتد صد گره
زانکه رومي مغز را داند ز پوست
پاي او محکم فتد
در
کوي دوست
رقص تن
در
گردش آرد خاک را
رقص جان برهم زند افلاک را
ارمغان حجاز اقبال لاهوري
بدو ويرانه ئي
در
دوزخ او را
که اين کافر بسي خلوت پسند است
دل بي قيد من
در
پيچ و تابست
نصيت من عتابي يا خطابيست
ز سيمائي که سودم بر
در
غير
سجودي بوذر و سلمان نيابد
سحر جاويد را
در
سجده ديدم
به صبحش چهره ي شامم بياراي
چنان با بندگي
در
ساختم من
نه گيرم گر مرا بخشي خدائي
جهان تست
در
دست خسي چند
کسان او به بند ناکسي چند
صفحه قبل
1
...
1405
1406
1407
1408
1409
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن