نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
پيام مشرق اقبال لاهوري
از هنر سرمايه دارم کرده اند
در
ديار هند خوارم کرده اند
لاله و گل از نوايم بي نصب
طايرم
در
گلستان خود غريب!
ابطحي
در
دشت خويش از راه رفت
از دم او سوز الا الله رفت
آل عثمان
در
شکنج روزگار
مشرق مغرب ز خونش لاله زار
در
مسلمان شان محبوبي نماند
خالد و فاروق و ايوبي نماند
ملت آواره ي کوه و دمن
در
رگ او خون شيران موج زن
جان تو بر محنت پيهم صبور
کوش
در
تهذيب افغان غيور
لعل ناب اندر بدخشان تو هست
برق سينا
در
قهستان تو هست
در
نگر اي خسرو صاحب نظر
نيست هر سنگي که مي تابد گهر
سروري
در
دين ما خدمت گري است
عدل فاروقي و فقر حيدري است
در
هجوم کارهاي ملک و دين
با دل خود يک نفس خلوت گزين
هر که يکدم
در
کمين خود نشست
هيچ نخچير از کمند او نجست
در
قباي خسروي درويش زي
ديده بيدار و خدا انديش زي
آن مسلمانان که ميري کرده اند
در
شهنشاهي فقيري کرده اند
هر که عشق مصطفي سامان اوست
بحر و بر
در
گوشه ي دامان اوست
خيز و اندر گردش آور جام عشق
در
قهستان تازه کن پيغام عشق
چه لذت يارب اندر هست و بود است
دل هر ذره
در
جوش نمود است
شنيدم
در
عدم پروانه مي گفت
دمي از زندگي تاب و تبم بخش
مسلمانان مرا حرفي است
در
دل
که روشن تر ز جان جبرئيل است
رهي
در
سينه ي انجم گشائي
ولي از خويشتن نا آشنائي
خودي تعمير کن
در
پيکر خويش
چو ابراهيم معمار حرم شو
اگر
در
مشت خاک تو نهادند
دل صد پاره ي خونابه باري
خرد گفت او بچشم اندر نگنجد
نگاه شوق
در
اميد و بيم است
نمي گردد کهن افسانه ي طور
که
در
هر دل تمناي کليم است
بخود باز آورد رند کهن را
مي برنا که من
در
جام کردم
صفحه قبل
1
...
1385
1386
1387
1388
1389
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن